گفت: اعتراف اخیر ترامپ درباره کرونا اعتراضات شدید و پر سروصدایی را به دنبال داشته است.
گفتم: چه اعترافی؟!
گفت: ترامپ گفته است من از ابتدا خطر بزرگ ویروس کرونا را می‌دانستم ولی برای اینکه مردم آمریکا به وحشت نیفتند و نترسند آن را جدی نگرفتم!
گفتم: آمریکا بیشترین تلفات کرونا را داشته و تعداد فوت‌شدگانش به 200 هزار نفر رسیده که اگر ترامپ آن را جدی می‌گرفت، فاجعه به اینجا نمی‌رسید.
گفت: اعتراضات هم به همین علت است و ترامپ را مقصر می‌دانند که به بهانه جلوگیری از ترس مردم، آنها را به کشتن داده است!
گفتم: از یارو پرسیدند؛ وقتی خانه‌تان آتش گرفت چرا پدرت را نجات ندادی و باعث شدی در آتش بسوزد؟
گفت؛ تازه خوابش برده بود، دلم نیامد بیدارش کنم!
تحلیل
گفت: روزنامه‌های زنجیره‌ای اعتماد و آرمان و سازندگی و... با اشاره به سفر وزیر خارجه سوئیس به ایران نوشته‌اند اکنون فرصت مناسبی برای مذاکره با آمریکا و امضای برجام جدید است!
گفتم: هدف اصلی برجام لغو یکباره تمامی تحریم‌ها بود ولی لغو که نشد، هیچ، ده‌ها تحریم دیگر هم اضافه شد. قیمت دلار 8 برابر شد، سکه ده برابر شد، قیمت مسکن 6 برابر شد، قیمت خودرو و ارزاق عمومی و کالا و خدمات سر به فلک کشید و... تأسیسات هسته‌ای که با خون دل فراهم شده بود به مرز نابودی کشیده شد و...
گفت: پس این زنجیره‌ای‌ها چی میگن یعنی از فاجعه برجام عبرت نگرفته‌اند؟!
گفتم: تزریقاتی از یارو پرسید؛ تا حالا پنی‌سیلین زدی؟ گفت؛ آره و طرف بهش تزریق کرد و یارو دچار تشنج شد و داشت از دست میرفت که با هزار زحمت به هوش آوردنش و گفتند؛ مرد حسابی تو گفتی قبلاً هم پنی‌سیلین زدی؟ و یارو گفت؛ بله که زدم اون دفعه هم همین‌طور شدم و نزدیک بود بمیرم!
گفت: ترامپ برخلاف عرف رایج دیپلماتیک که رؤسای جمهور دو کشور در دیدار با یکدیگر جایگاه مشابهی دارند، در دیدار با رئیس‌جمهور صربستان در حالی که خودش پشت میز بزرگ کارش نشسته بود، رئیس‌جمهور صربستان را روی یک صندلی معمولی در مقابل خود نشاند!
گفتم: به لیبرال‌های داخلی بگو که برای مذاکره با آمریکا قند توی دلشان آب می‌کنند!
گفت: رئیس‌جمهور صربستان هم از همان کاسه‌لیس‌های غربگراست وگرنه باید صندلی را بر می‌گرداند و پشت به ترامپ می‌نشست.
گفتم: ایول! یکی از پادشاهان در ورودی محل اقامت خود را کوتاه ساخته بود تا همه با حالت تعظیم وارد شوند. یکی از همپالکیهای خودش عقب عقب وارد شد و پادشاه با عصبانیت گفت؛ این چه وضعی است. طرف گفت؛ خواستم با همتای خودت رو‌به‌رو شده باشی!
گفت: سفر قالیباف به خوزستان بدجوری جیغ مدعیان اصلاحات را به هوا بلند کرده است. چرا؟!
گفتم: برای اینکه رئیس مجلس با این سفر، نظارت میدانی را کلید زده است و این برای برخی از کسانی که به هیچ‌یک از مشکلات مردم کاری نداشتند و کارشان شده بود سلفی گرفتن و عضویت در هیئت مدیره شرکت‌های دولتی با دریافت حقوق‌های نجومی و بخور و بخواب و... آبروریزی است!
گفت: می‌گویند نماینده تهران به خوزستان چکار دارد؟
گفتم: اولاً؛ قالیباف رئیس مجلس است، ثانیاً؛ مطابق اصل 84 قانون اساسی نمایندگان در مقابل همه ملت مسئول هستند و نه فقط حوزه انتخابیه خودشان.
گفت: البته کمی تا قسمتی هم حسادت می‌کنند!
گفتم: ایول! کسی که به دیگری حسادت می‌ورزد، با زبان بی‌زبانی به برتری او اعتراف می‌کند. چون اگر او را از خودش بهتر و برتر نمی‌دانست به او حسادت نمی‌کرد!
گفت: کمیسیون مشترک برجام با حضور ایران و 5 کشور چین و روسیه و فرانسه و انگلیس و آلمان در وین برگزار شد.
گفتم: نتیجه‌اش چی بود؟
گفت: درباره مسائل مختلف بحث شد و کمیسیون با صدور یک بیانیه به کار خود پایان داد!
گفتم: مرد حسابی! همه این مذاکرات و برو بیاها و نشست و برخاست‌ها برای لغو تحریم‌ها بود. از لغو تحریم‌ها چه خبر؟! لغو شد؟ قرار است لغو شود؟ بالاخره چی؟!
گفت: درباره لغو تحریم‌ها حرفی زده نشد!
گفتم: یارو می‌گفت؛ من به درجه‌ای از تعالی و پیشرفت رسیده‌ام که برای خودم چیزی تعریف می‌کنم و کلی احساس موفقیت می‌کنم! تازه آخرش هم با تعجب به خودم میگم؛ جان من؟!
گفت: بعد از علنی شدن روابط امارات و رژیم صهیونیستی، اولین هواپیمای اسرائیلی وارد فرودگاه ابو‌ظبی شد!
گفتم: اسرائیل که مردم فلسطین را قتل‌عام می‌کند و امارات که در یمن دست به همین جنایات می‌زند، باید هم کنار هم باشند! معلوم نیست چرا تا به‌حال از هم جدا بوده‌اند!
گفت: خودمونیم‌ها، پیوند این دو جرثومه فساد و پلیدی با یکدیگر خیلی هم بد نیست!
گفتم: ایول! چون نیروهای مقاومت می‌توانند با یک تیر سگ زرد و شغال را با هم بزنند.
گفت: چرا داماد ترامپ و برایان هوک مسئول اقدامات ضدایرانی کاخ سفید هم در هواپیما بوده‌اند؟! آنها برای چه آمده بودند؟
گفتم: آنها هدیه آمریکا به حاکم امارات هستند! ترامپ به جای گُل برای او «کود اورگانیک»! فرستاده است!
گفت: چه خبر؟!
گفتم: مدتی است برخی از مدعیان اصلاحات دَم گرفته‌اند و پشت سرهم می‌گویند ما در عرصه‌های اقتصادی و سایر امور کشور برنامه‌ها و طرح‌های خوب و گره‌گشایی داشتیم ولی عده‌ای مانع شدند و نگذاشتند!
گفت: یعنی با صراحت و رسماً اعتراف می‌کنند که طی 7 سال حضور و مسئولیتشان در دولت کاری انجام نداده و موفقیتی نداشته‌اند!
گفتم: خُب حالا باید بگویند چه کاری می‌خواستند انجام بدهند و چه کسانی مانع شده و نگذاشته‌اند؟!
گفت: این جماعت عادت کرده‌اند که اشتباهات و ناکارآمدی خودشان را به گردن دیگران بیندازند!
گفتم: یارو به شماره‌ای زنگ زد و پرسید؛ اداره ثبت اسناد؟ طرف گفت؛ نه. یارو گفت؛ یعنی شماره را اشتباه گرفته‌ام؟ طرف گفت؛ نه قربان! شما درست گرفته‌اید، من اشتباه برداشتم!
گفت: سفارت هلند اطلاعیه داده که برنامه چهار هفته‌ای آموزش برای زنان کارآفرین و فعال در ایران تدارک دیده است!
گفتم: همان دولت هلند که بیشترین دشمنی‌ها را علیه اسلام و انقلاب دارد؟ همان که موسسه هیفوس را برای حمایت از تروریست‌های فراری تشکیل داده است؟ همان که برای تروریست‌های نشان‌دار شناسنامه و پاسپورت جعلی می‌سازد؟ همان که فتنه‌گران 88 را با مدیریت الیزابت‌چنی دختر دیک‌چنی برای فتنه آموزش داده بود؟ همان‌که رادیو فارسی‌زبان زمانه را برای مقابله با ایران اسلامی راه‌اندازی کرده است، همان که...؟!
گفت: این دولت‌های اروپایی عجب رویی دارند!
گفتم: نصف شب یک دزد که جوراب سیاه به سرش کشیده بود از دیوار پرید تو حیاط یک خونه. صاحبخونه گفت؛ مرتیکه خجالت نمی‌کشی اومدی دزدی؟! یارو گفت؛ من دزد نیستم، «زورو» هستم! گروهبان گارسیا دنبالم کرده بود، داشتم از دستش فرار می‌کردم!
گفت: چه خبر؟!
گفتم: هیلاری کلینتون، گفته است خروج ترامپ از برجام احمقانه بود و اگر جو بایدن پیروز شود به برجام بر می‌گردیم!
گفت: خُب، نگفته برای چی؟ یعنی می‌خواهند به برجام برگردند و به تعهداتشان عمل کنند؟!
گفتم: ای عوام! گفته اگر به برجام برگردیم می‌توانیم مثل گذشته همه کشورها را علیه ایران با آمریکا همراه و متحد کنیم!
گفت: غرب‌گراها را بگو که همه مشکلات را به ترامپ نسبت می‌دادند و می‌گفتند اگر جو بایدن بیاید، مشکلات حل می‌شود! یعنی هنوز هم باور نکرده‌اند که سگ زرد برادر شغال است؟!
گفتم: دزدی را به مأموری دادند که به دادگاه ببرد. بین راه به مأمور گفت؛ کبریت داری؟ مامور جواب داد؛ نه!
دزد گفت؛ دستبند را باز کن برم کبریت بخرم و رفت که رفت! چند سال بعد باز هم از قضا همان دزد را به همان مأمور سپردند و بازهم کلک کبریت را تکرار کرد. مأمور کارکشته! گفت؛ چی خیال کردی؟! این دفعه تو وایستا من میرم
کبریت می‌خرم و بازهم دزد رفت که رفت!
گفت: سخنگوی دولت گفته است «اگر ترامپ در مسیر جبران اشتباهات گذشته، جدی باشد از آن استقبال می‌کنیم»!
گفتم: از چی استقبال می‌کنند؟!
گفت: جنایت‌های ترامپ علیه مردم ایران بسیار بیشتر از آن است که قابل شمارش باشد و ترامپ بر اساس تمام نظام‌های حقوق کیفری جهان باید هزاران بار اعدام شود.
گفتم: ترامپ رسماً اعلام کرده که سردار سلیمانی و ابو‌مهدی و یارانش با دستور مستقیم او ترور و شهید شده‌اند. آقای سخنگو ?چگونه? از جبران اشتباهات ترامپ? و استقبال از آن سخن می‌گوید؟!
گفت: یعنی ایشان نمی‌داند که این سخنان اهانت آشکار به خون شهدا و ملت شریف ایران و همه ملت‌های مسلمان است؟! و یا نمی‌داند که جنایت و خیانت و فریبکاری ذات همه دولت‌های آمریکاست؟!
گفتم: یارو با فولکس واگن قورباغه‌ای که موتورش عقب است مسافرت می‌کرد. در میانه راه ماشین خراب شد. طرف پیاده شد و کاپوت را بالا زد و با تعجب پرسید موتورش کو؟ یک راننده عبوری گفت؛ موتورش عقب است و طرف گفت؛ یعنی تا اینجا عقب عقب آمده‌ام؟!