سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تحلیل

گفت و شنود , • نظر

گفت: ترامپ، بن سلمان را تهدید کرده که اگر تولید نفت را کاهش ندهد، آمریکا حمایت نظامی خود از عربستان را متوقف خواهد کرد!
گفتم: که چه بشود؟!
گفت: ترامپ گفته است اگر آمریکا حمایت نظامی خود از عربستان را متوقف کند این کشور یک هفته هم در مقابل نیروهای مقاومت منطقه دوام نمی‌آورد و فرو می‌پاشد.
گفتم: ولی سال‌هاست که آل‌سعود را مثل گاو شیرده می‌دوشد و در مقابل حملات نیروی مقاومت هم هیچ غلطی نتوانسته بکند!
گفت: بدبختی آل‌سعود به خاطر نوکری آنها برای آمریکاست.
گفتم: دایه بدصدایی برای کودکی لالایی می‌گفت تا خوابش ببرد. کودک که از لالایی دایه بدصدا به تنگ آمده بود سرش داد زد و گفت؛ زیپ دهنتو بِکِش، بذار یک چرت بخوابم!


گفت و شنود , • نظر

گفت: چه خبر؟!
گفتم: یکی از مدعیان اصلاحات نوشته تنها راه گشایش اقتصادی مذاکره با آمریکاست!
گفت: یعنی اگر مذاکره بکنیم دیگه این جماعت دلارها را هپل هپو نمی‌کنند؟ دیگه از بیت‌المال دزدی نمی‌کنند؟ دیگه فاجعه برجام را بر سر ملت آوار نمی‌کنند؟ دیگه ارزش پول ملی رو از بین نمی‌برند؟ دیگه گرانی افسار پاره نمی‌کند؟ دیگه به کار و کاسبی و تولید ضربه نمی‌خورد؟ دیگه بیکاری از بین می‌رود؟ و...
گفتم: مرد حسابی همه این مشکلات و بلا‌ها را همین عاشقان مذاکره با آمریکا بر سر ملت آورده‌اند. همین‌ها در فتنه 88 وطن‌فروشی کردند، همین‌ها بودندکه نتانیاهو آنها را اصلی‌ترین سرمایه اسرائیل در ایران می‌دانست و...
گفت: این مدعی اصلاحات پیشنهادش را بهترین راهکار می‌داند!
گفتم: یارو می‌گفت؛ بدترین لحظه زندگیم وقتی بود که یک گردو شکستم و خوردم، خیلی ترش بود، نگو لیمو عَمانی بود!


گفت و شنود , • نظر

گفت: برخی از مدعیان اصلاحات و سازندگی و تدبیر و امید و...، بدجوری علیه مجلس یازدهم تیر و کمان کشیده‌اند!
گفتم: خودشان را به آب و آتش زده بودند که شاید مردم از سر تقصیرشان بگذرند و به آنها رای بدهند ولی ندادند!
گفت: حالا چرا انتقام رای ندادن مردم را از نمایندگان مجلس یازدهم می‌گیرند؟!
گفتم: خب برای اینکه می‌دانند آنها نماینده همان مردم هستند.
گفت: چرا از کارنامه خودشان دفاع نمی‌کنند؟!
گفتم: یارو می‌گفت؛ اگر گوشت داشتیم و نخود و لوبیا هم داشتیم، دیگ همسایه رو قرض می‌گرفتیم و یک آبگوشت بار میذاشتیم، اما حیف که نون و پیازش رو نداشتیم!


گفت و شنود , • نظر

 گفت: مگه ترامپ توصیه نکرده بود مردم برای مقابله با کرونا و شفا از این بیماری باید وایتکس بخورند و یا مواد ضدعفونی را در رگ‌های خود تزریق کنند؟!
گفتم: خب معلومه که گفته بود. چطور مگه؟
گفت: پس چرا در رسانه های غربی سوژه بدین کاریکاتور پسند بالا نیامده تنها به خوردن ادرار شتر و یا سیستم کورونایاب سپاه و هر مسئله ایی که قصد به سخره کشیدن ایران را دارد کار می کنند نه امریکا؟ً ضمناً ابله وعده داده بود که آمریکا به اقتصاد اول دنیا تبدیل شود! قدرتمندترین کشور دنیا باشد، مردم آمریکا در اوج خوشبختی زندگی کنند و دست آخر، بعداز عمری طولانی در آسایش بمیرند!
گفتم: خُب، که چی؟!
گفت: مرد حسابی! با این نسخه‌ای که برای مقابله با کرونا پیچیده، همین اول کار و قبل از تأمین رفاه مردم، داره اونا رو به کشتن میده!
گفتم: ایول! احتمالاً لیست وعده‌ها رو سر و ته گرفته و داره از آخر می‌خونه و انجام میده و جلو میاد!


گفت و شنود , • نظر

گفت: وزیر خارجه آمریکا گفته است؛ پرتاب  ماهواره نظامی سپاه  به فضا با قطعنامه‌های شورای امنیت مغایر است!
گفتم: خروج آمریکا از برجام و نقض قطعنامه 2231 شورای امنیت چی؟!
گفت: ترامپ گفته است به تفنگداران دریایی دستور داده‌ام اگر قایق‌های سپاه به ناوهای آمریکا نزدیک شدند به آنها شلیک کنید!
گفتم: کاش به آنها دستور می‌داد وقتی اسیر می‌شوند، هر خاک برسری که دارند توی همان دریا بر سرشان بریزند و کف قایق‌های سپاه را نجس نکنند!
گفت‌: هشدار سپاه به ناو آمریکایی روز جمعه بود چرا ترامپ 6 روز خفه‌خون گرفته بود و بعد از پرتاب ماهواره سپاه تهدید کرده است؟!
گفتم: شخصی به قاضی شکایت کرد که پارسال فلانی به من گفته بود اسب آبی! قاضی پرسید؛ چرا همان پارسال شکایت نکردی؟ یارو گفت؛ آخه تازه دیشب در برنامه راز بقا دیدم اسب آبی چه شکلی است؟!


گفت و شنود , • نظر

گفت: مدتی است که برخی از مدعیان اصلاحات درباره ریاست مجلس آینده گمانه‌زنی کرده و تلاش دارند بین انقلابیون اختلاف بیندازند!
گفتم: ریاست مجلس یازدهم به مدعیان اصلاحات چه ربطی دارد؟!
گفت:‌ خُب به علت کارنامه سیاهشان بدجوری از سوی مردم طرد شده‌اند و حالا برای آنکه خودشان را دلداری بدهند و از تک و تا نیندازند، دارند ادای آرزوهای برباد رفته خود را درمی‌آورند!
گفتم: یارو به دکتر گفت؛ این پسر من فکر می‌کنه ماشینه و پشت سر هم صدای بوق در میاره! دکتر گفت؛ بیارش ببینم. یارو گفت؛ آقای دکتر هرچی گوشش رو پیچوندم و هولش دادم، روشن نشد که بیارمش!


گفت شنود , • نظر

گفت: ترامپ سر مردم آمریکا منت گذاشته و گفته است ریاست جمهوری من برای آمریکا موفقیت‌های زیادی به دنبال داشته است!
گفتم: ناتوانی در مقابله با کرونا و چند میلیون بیکار و صف‌های چند کیلومتری برای تهیه یک وعده غذا و افزایش کارتون‌خواب‌ها و... را می‌گوید؟!
گفت: نه، ولی گفته است اگر من رئیس‌جمهور نشده بودم الان آمریکا و کره در حال جنگ بودند و کشتار و خرابی فراوانی به بار آمده بود!
گفتم:‌ هارون‌الرشید ضمن سخنرانی در میان جماعت گفت؛ ‌ای مردم بروید خدا را شکر کنید که وقتی من خلیفه شدم طاعون از میان شما برچیده شد! یکی از آن میان گفت؛ خدا رحیم‌تر از آن است که دو بلا را با هم نازل فرماید!


حکایت , • نظر

یکی را از دوستان گفتم: امتناع سخن گفتنم در لایو اینستاگرام به علت آن اختیار آمده است در غالب اوقات که در لایو با خالق کوتاهی اتفاق افتد و دیده ی عبد جز بر بدی نمی‌آید. گفت: عبد آن به که لایو با خالق بیند.


گفت و شنود , • نظر

گفت: تعدادی از نمایندگان دو فوریت طرحی را تصویب کرده‌اند که به موجب آن کسانی که به شورای نگهبان اطلاعات داده و باعث رد صلاحیت برخی از نامزدها شده‌اند باید تحت تعقیب قضایی قرار بگیرند!
گفتم: این عده باید تشویق بشوند و جایزه بگیرند که با اطلاعات خود اجازه نداده‌اند افراد بی‌صلاحیت و مفسد اقتصادی و رانت‌خوار وارد مجلس بشوند.
گفت: اصلاً اگر نامزدهای رد صلاحیت شده از خودشان اطمینان دارند که دست به فساد و حرامخواری نزده‌اند، چرا علت رد صلاحیت خود را اعلام نمی‌کنند تا مردم درباره آن قضاوت کنند؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! از یارو پرسیدند اسکلت می‌تونه از جوی آب بپره؟ گفت؛ نه که نمی‌تونه! پرسیدند چرا؟ گفت؛ برای اینکه جیگرشو نداره!


گفت و شنود , • نظر

گفت: ترامپ گفته است همه فعالیت‌های اقتصادی در آمریکا را بازگشایی می‌کنم!
گفتم: ولی وزارت بهداشت و کنگره آمریکا این اقدام را در شرایط کنونی برای سلامت مردم این کشور خطرناک و فاجعه‌بار می‌دانند.
گفت: ترامپ گفته است من برای بازگشایی اقتصاد آمریکا اختیار تام و تمام دارم!
گفتم: «آدام شیف» رئیس‌کمیته اطلاعاتی مجلس نمایندگان آمریکا هم در جواب او گفته «ترامپ اشتباه می‌کند، اختیار او تام و تمام نیست، آنچه در وجود آقای ترامپ، تام و تمام است، حماقت اوست»!
گفت: یعنی نمی‌فهمد که گسترش بی‌در و پیکر کرونا، خود او را هم از بین می‌برد؟!
گفتم: هواپیما داشت سقوط می‌کرد و همه مسافران از ترس به خود می‌لرزیدند ولی یکی از آنها با بی‌خیالی به خوردن مشغول بود. مهماندار با تعجب پرسید؛ شما نگران سقوط نیستید؟ و یارو گفت؛ مگه هواپیما مال پدرمه که از سقوطش نگران باشم؟!