تحلیل
گفت: سایت «لیورپول اکو» گزارش داده که «نیک کلایتون»، معلم تبعه انگلیس در کردستان عراق از 131 دانشآموز کُرد که همگی زیر 10 سال بودهاند سوءاستفاده جنسی کرده است!
گفتم: حتماً اعضای کومله و حزب دموکرات و پژاک و... از عصبانیت یقه چاک دادهاند و دیگ غیرتشان به جوش آمده و این معلم انگلیسی را تکه تکه کردهاند!
گفت: ای عوام ! اصلاً به روی نامبارک خودشان هم نیاورده و کَکشان هم نگزیده است!
گفتم: مگر همینها نبودند که به بهانه فوت مهسا امینی، اموال عمومی را آتش میزدند و آدم میکشتند؟! باید بعد از جنایت آن تبعه انگلیس نسبت به 131 دانشآموز مظلوم کُرد از عصبانیت و غیرت زمین و زمان را به هم میدوختند!
گفت: تنها هنر این نوچههای انگلیس و اسرائیل آن است که مردم مظلوم و غیور کردستان را قتل عام کنند و خانه و کاشانه آن مردم زحمتکش را به آتش بکشند! مگر جرأت دارند به عوامل انگلیس و اسرائیل بگویند بالای چشمشان ابروست! وقتی پای جنایات اربابشان در میان است خودشان را به آن راه میزنند!
گفتم: از یارو پرسیدند دیشب وقتی زلزله اومد کجا بودی؟ گفت؛ متوجه زلزله نشدم! گفتند؛ چطور متوجه نشدی؟ زلزله 8 ریشتری بود. مگه چیکار میکردی؟ گفت؛ داشتم پول میشمردم!
گفت: رسانههای بیگانه به کیهان اعتراض کردهاند که چرا در یکی از گزارشهای خود نوشته است تعداد آشوبگران فقط یک درصد مردم ایران بودهاند!
گفتم: گندهنمایی کردهاند و دروغ به این بزرگی را به کیهان نسبت دادهاند! کیهان هرگز ننوشته بود تعدادشان یک درصد بوده است، بلکه نوشته بود تعدادشان یک صدم از یک درصد جمعیت ایران بوده است.
گفت: با این دروغ بستن به کیهان به خیال خودشان کلک مرغابی زدهاند که از زبان کیهان تعداد نوچههای اسرائیل را زیاد نشان بدهند!
گفتم: مسافری وارد قهوهخانهای شد و دوتا تخممرغ نیمرو خورد. قهوهچی قیمت را چند میلیون تومان حساب کرد! طرف با تعجب پرسید؛ چند میلیون تومن برای دوتا تخممرغ ناقابل؟!
قهوهچی گفت؛ اگر این دوتا تخممرغ رو زیر مرغ گذاشته بودم، دوتا جوجه میشد. بعد، جوجهها مرغ میشدند و هرکدام در طول عمرشان 200 تا 300 تا تخم میگذاشتند و دویست، سیصد تخم رو اگر زیر مرغ میگذاشتم دویست، سیصد تا جوجه میشدند و جوجهها مرغ و... همینطور بگیر و برو...!
?گفت: یکی از مدعیان اصلاحات خطاب به آقای رئیسی نوشته است؛ گول برخی تحلیلها را نخورید که مینویسند ?برای توافق تا زمستان صبر کنید، چون با توجه به بحران سوخت آمریکا و اروپا توافق بهتری در انتظار ایران است!?
گفتم: این یارو به یاد نظرسازیهایی افتاده که برای موسسه گالوپ آمریکا میفرستاد و آمریکا را به دشمنی و فشار بر ?ایران تشویق میکرد! حالا میخواهد از این طریق به آمریکا خدمت کند و با ورود نفت ایران به بازارهای جهانی، کشورهای غربی را از زمستان سخت نجات بدهد!?
گفت: ولی خودش میداند که اولاً عددی نیست و ثانیاً هویت وطنفروشانه او در دفاع پیوسته از آمریکا و مخصوصاً ?ملاقات حقیرانهاش با «باریروزن» جاسوس آمریکایی از خاطر مردم و مسئولان نرفته است! و ثالثاً؛ خواستهای? را به عنوان نظر خودش مطرح میکند که تاکنون دهها بار از سوی آمریکا و اروپا مطرح شده است و... ?
گفتم: یارو به دوستانش گفت؛ هرکس بگوید درون دست من چیست، آلبالو خشکهای که در آن است را به او میدهم!?
گفت: روزنامه دیلی میل انگلیس با انتشار تصویری از یک ابر نوشت؛ لحظه شگفتانگیز ابری شبیه ملکه الیزابت تنها چند ساعت پس از مرگ او بر فراز شهر لندن تشکیل شده است!
گفتم: ولی آن ابر که در تصویر آمده ابر سیاه است!
گفت: برخی دیگر هم تصویر همان ابر را منتشر کردهاند که شبیه روباه است!
گفتم: شخصی نزد پادشاه رفت و گفت؛ قربان! دیشب شما را خواب دیدم که روی ابرها حرکت میکردید، شاه که خیلی خوشش آمده بود خواست شکسته نفسی کند و گفت؛ ما کجا و این خواب کجا؟ یارو گفت؛ قربان سوار اسب بودید ولی قیافهتان شبیه بوزینه بود و بهجای تاج هم، پوست هندونه رو سرتون بود! پادشاه با عصبانیت گفت؛ تو غلط کردی و به گور پدرت خندیدی که خواب مرا دیدهای! و یارو گفت؛ خودت غلط کردی و به گور پدرت خندیدی که به خواب من آمدی!
گفت: مردم در بسیاری از کشورهای اروپایی، از جمله؛ آلمان، فرانسه و انگلیس، چک، سوئیس و... علیه ناتو و اتحادیه اروپا دست به تظاهرات و آشوبهای خیابانی زدهاند.
گفتم: چرا؟!
گفت: گرانی، قحطی، افزایش چند برابری قیمت سوخت، تعطیلی کارخانهها، وحشت از سرمای شدید و یخبندان زمستان و...
گفتم: حالا چه میخواهند؟!
گفت: به دولتهای خود اعتراض کردهاند که جنگ اوکراین چه ربطی به ما دارد؟! و چرا باید ثروت کشورمان را برای حمایت از آمریکا در اوکراین هزینه کنیم و خودمان به بدبختی و فلاکت بیفتیم؟!
گفتم: غربگراهای داخلی را بگو که اعزام نیرو و تسلیحات اروپا به اوکراین را که نیاز آمریکا و عامل فلاکت مردم اروپاست، ضروری میدانند! ولی به اعزام رزمندگان به سوریه و عراق برای مبارزه با داعش که هدف از آن حفظ جان و مال و ناموس مردم وطن خودشان است اعتراض میکنند!
گفت: عقربه قطبنمای زندگیشون روی آمریکا قفل شده!
گفتم: مستخدم خان خیلی پکر بود. خان پرسید چته؟
گفت؛ عاشق شدم! خان پرسید عاشق کی؟ مستخدم گفت؛ قربان! عاشق هر کی شما بفرمائید!
گفت: چه کسی میتواند ادعا کند که برجام یک فاجعه خسارتبار علیه ایران نبوده است؟!
گفتم: سرتاپای برجام خسارت محض بود. دهها امتیاز نقد دادیم و چند پیشنهاد نسیه گرفتیم. قرار بود تحریمها لغو شود که نه فقط لغو نشد بلکه صدها تحریم جدید هم به تحریمهای قبلی اضافه شد.
گفت: پس بازگشت به برجام غیر از ادامه خسارت محض چه سودی دارد؟!
گفتم: میگویند این دفعه از آمریکا تضمین محکم میگیریم که زیر عهد و پیمانش نزند!
گفت: مگر امضای برجام تعهدآور نبود؟! و تازه آیا تضمینی بالاتر از قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل هم وجود دارد؟! ولی آمریکا زیر همه این تعهدات و تضمینها زد!
گفتم: کلاهبرداری از این و آن قرض میگرفت و پس نمیداد. قاضی شهر حکم کرد او را سوار الاغ کنند و در شهر بگردانند و جار بزنند که هیچکس به این آدم شارلاتان قرضی ندهد. دستور قاضی انجام شد و او را سوار الاغی کردند و صاحب الاغ جار میزد که این آدم فلان و فلان است و کسی با او معامله نکند. غروب او را پیاده کرد و کرایه الاغ را مطالبه کرد! یارو گفت؛ مرد حسابی از صبح تا حالا داری جار میزنی که من قابل اعتماد نیستم و ... حالا از من کرایه الاغت را میخواهی؟!