هیچ وقت به فکر نشسته و به این مهم اندیشیدهاید، که اگر شیعه نبود چه میشد؟ این همه تأکیدی که حضرت محمد صلی اله علیه و آله و سلم به امامت علی علیه السلام فرموده برای چیست؟ و حدود یک هزار و چهارصد سال اختلاف و دعوا بین این امت چرا؟ شاید اگر کمی به این سوالها و دهها و صدها سوال دیگر در این زمینه که در ذهن انسان نقش میبندد اعتنا کرده و در فکر فرو میرفتیم، حقیقت را آنگونه که هست می یافتیم و به جای این همه دست و پا زدن در تاریکی و ورود به کوچه های بن بست و کج راهه ها، در وادی نور قدم نهاده، ره صد ساله را یک شبه طی می کردیم! جهت پاسخ دادن بدین گونه سوال ها متوجه حکمت آفرینش شدیم که مطمئنا با پاسخ به این سوال، سوالات پیشین نیز پاسخ داده خواهد شد. در این مطالعه ی کتابخانه ای، از چهارچوب های عقلی، کلامی و نقلی بهره گرفته و نتیجتا به زاویه ی علت آفرینش از نگاه شیعه دست پیدا کردیم.
واژههای کلیدی: آفرینش, خلقت، شیعه، عبث
1- مقدمه
عشق سوزان و سعی و تلاش مداوم بشر در کشف مجهولات و نادانسته ها همواره در تاریخ بشریت ثابت و پایدار بوده است. از جمله این مجهولات که ذهن انسان را بسیار مشغول نموده، فلسفه ی آفرینش است که مکاتب ، ادیان ، و دانشمندان هریک به طرق مختلف به آن پرداخته اند. از دیدگاه کلام وحی آفرینش هستی، عبث و بیهوده نیست. دو هدف در آیات الهی برای آفرینش انسان بیان شده : یکی هدف متوسط و دیگری هدف عالی. از این دو ، هدف متوسط به تمام موجودات عالم اعم از انسان و حیوان، و هدف عالی فقط به انسان که اشرف مخلوقات است، برمی گردد. در قرآن هدف از خلقت انسان عبادت کردن، خلافت و جانشینی خدا، رحمت پروردگار، آزمایش انسان، معاد، پیشرفت و تکامل هستی بیان شده است. در احادیث و کلام گهربار ائمه اطهارعلیه السلام هدف از آفرینش انسان، پیامبر و ائمه، اظهار حکمت، لطف و کرم خداوند، احسان و طاعت، اظهار قدرت و .... ذکر گردیده تا انسان با شناخت خود و پروردگار در برابر قادر متعال سرتعظیم فرو آورد و مستوجب رضوان و قرب الهی گردد. بیان فلسفه آفرینش انسان در ادیان مختلف چندان روشن نیست ، چنان که در دین مسیحیت و یهودیت فلسفه آفرینش انسان به طور واضح و شفاف بیان نشده ، بعلاوه انجیل و تورات کنونی تحریف شده اند. آفرینش در آیین زرتشتی با اهورامزدا آغاز می شود ، اهورامزدا مظهر کمال است و آفرینش در خداوند همانند او ؛ قدیم ، ازلی ، ابدی و غیر قابل تغییر است. نظریه های مکاتب مختلف ، پیرامون فلسفه آفرینش انسان قابل توجه است ، پوچ گرایان زندگی را پوچ و بی ارزش می شمارند. آنها معتقدند زندگی عبث و بیهوده است، انسان فانی بوده و با مرگ همه چیز به پایان می رسد. گروهی از دانشمندان، اخلاق را بنیاد خلقت انسان می دانند. اخلاق چه فردی و چه اجتماعی اگر فقط متکی به علم، وظیفه و عقل منهای ایمان و معاد باشد بر اثر امیال و خواهش های نفسانی بر باد خواهد رفت. مادیین تنها به لذات جسمی انسان توجه کرده از لذات روحی و معنوی بشر غافل مانده اند ، به طور نمونه به نظریه تکامل آفرینش که توسط داروین مطرح شده ، اشاره می کنیم. به اعتقاد او انسانهای اولیه همان میمون ها می باشند که به مرور زمان تغییر شکل داده و به انسان کنونی تبدیل شده است. با گذر زمان ، نظریات و فرضیه های دانشمندان یا بطور کامل باطل و نقض شمرده شده و یا نظریه ی دیگری جانشین نظریه اول آنها گردیده است. و همه مکاتب و ادیان مختلف از پاسخ گویی به ذهن تشنه انسان پیرامون فلسفه آفرینش انسان عاجز و درمانده اند. تنها کلام وحی و سخنان گهربار ائمه اطهار علیهم السلام است که می تواند چونان همیشه در ظلمات و تاریکی راهنما و چراغ هدایت بشریت باشد و او را به سرمنزل مقصود، که همان شناخت خداوند و اظهار بندگی و عظمت اوست، برساند.
2- روش تحقیق
قبل از ورود به بحث لازم می دانم در مورد منزلت اسلام شیعه اشاراتی داشته باشم بطوریکه ورود به موضوع اصلی سهل الوصول تر گردد.
جایگاه شیعه در کلام امام علیه السلام
مذهب شیعه جریان اصلی اسلام است و اصول و فروع این مذهب عقاید و اخلاق و فقه شیعه و حتی نام شیعه از پیامبر گرامی حضرت محمد صلی اله علیه و آله و سلم به جا مانده است. علاوه بر محتوا و معارف مذهب شیعه که در وحی الهی و آموزه های نبوی ریشه دارد، نامگذاری این مذهب نیز از جانب رسول خدا صلی اله علیه و آله و سلم بوده است و نخستین بار پیامبر صلی اله علیه و آله و سلم به واژه شیعه قداست بخشید و آن را در مفهوم اصطلاحی رایج امروز آن، پیروان علی بن ابی طالب علیه السلام به کار برد. خلیفه و وصی پیامبر اعظم صلی اله علیه و آله و سلم و نخستین امام شیعیان امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام و امامان پس از وی و ثامن الحجج علی بن موسی الرضاعلیه السلام راه پیامبر صلی اله علیه و آله و سلم را ادامه داده و حقایق و معارف دینی و سنتها و احکام مذهب شیعه پیامبر صلی اله علیه و آله و سلم را زنده و پایدار نموده و گسترش دادند و از آن پاسداری و دفاع کردند. از امام رضاعلیه السلام احادیثی در ارتباط با شیعه وجود دارد که می تواند منشأ تشیع، اوصاف و فضایل شیعیان را روشن کند. تعدادی از آن احادیث در این نوشتار، بررسی می گردد. در احادیث نبوی مذهب شیعه آیین رستگاران شناخته شده است ریآن بن صلت از امام رضاعلیه السلام نقل کرده رسول ا... صلی اله علیه و آله و سلم فرمود: شیعة علی هم الفائزون یوم القیامة[1] شیعه علی رستگاران روز قیامت اند. در این حدیث رضوی منقول از رسول ا... صلی اله علیه و آله و سلم واژه شیعه توسط پیامبر صلی اله علیه و آله و سلم در معنای رایج اصطلاحی آن، در پیروان علی علیه السلام به کار رفته است و این ثابت می کند پیامبر صلی اله علیه و آله و سلم منشأ نام شیعه بوده اند و محتوا و نامگذاری شیعه از آن پیامبر صلی اله علیه و آله و سلم است.پیامبر خدا صلی اله علیه و آله و سلم مذهب شیعه را آیین رستگاری، و شیعه علی را سرافراز، خوشبخت و رستگار و اهل بهشت در روز قیامت دانسته اند.
اگر علی علیه السلام نبود
ابن ابی الحدید معتزلی[2] میگوید: اگر ابوطالب و فرزندش نبودند هرگز دین شکل نمی گرفت و پایدار نمی ماند. کمکهای ابوطالب در مکه دین را قوام بخشید و علی علیه السلام در مدینه باعث تقویت و بقاء دین خدا شد. علی علیه السلام علت مبقیه دین خدا و رسالت رسول صلی اله علیه و آله و سلم است و اگر نبود، این بقاء حاصل نمیشد و با عدم خلقت و حکمت بعثت مختل میگشت، پس با صدای رسا باید گفت: اگر علی نبود پرستش خداوند، توحید، اسلام ، رسالت نبوی رشد، لقاء، امید، سعادت و.....نبود و اگر این ها نبود حکمتی برای آفرینش نبود. پس اگر علی علیه السلام نبود هیچ چیز نبود زیرا رسالت ناتمام و دین ناقص میماند و خلقت انسان با حکمت الهی سازگار نبود، و اگر انسان آفریده نمیشد نیازی به خلقت دیگر موجودات که همه، ابزارهای رشد خلیفة الله ( انسان) هستند نمیبود
شیعه یاور اسلام و محبوب قلوب اهل آسمان و زمین
عبدالعظیم حسنی علیه السلام [3] از امام جوادعلیه السلام آورده که پیامبر صلی اله علیه و آله و سلم فرمود: خداوند اسلام را آفرید و برای آن عرصه و نور و حصن و ناصر قرارداد عرصه اش «قرآن» و نورش«حکمت» و حصنش«معروف» و انصارش«من و اهل بیتم» و «شیعه» ماست، پس اهل بیتم و «شیعه» آنان را دوست بدارید و آنان را یاری کنید. زمانی که در شب معراج به آسمان عروج کردم جبرئیل مرا برای اهل آسمان معرفی کرد و محبت من و اهل بیتم و «شیعه اهل بیتم» را در دلهای فرشتگان قرارداد که در نزد آنان تا روز قیامت ودیعه و امانت است. در هبوط به زمین جبرئیل مرا به زمینیان معرفی نمود و محبت من و اهل بیتم و شیعه آنان را در قلوب اهل زمین به ودیعه گذاشت، پس مومنان امت ودیعه من درباره اهل بیتم را تا روز قیامت حفظ می نمایند. در این سخن امام رضاعلیه السلام از معراج پیامبر صلی اله علیه و آله و سلم شیعیان انصار و یاران اسلام، که جبرئیل محبت آنان را در قلوب فرشتگان و انسانها قرار داده است. در این حدیث «شیعتنا» و «شیعة اهل البیت» با هم آمده و این گویای حقیقتی درباره مذهب شیعه است. شیعه در صدر اسلام در زمان حیات رسول خدا به وجود آمده و شیعه اهل بیتعلیه السلام در واقع شیعه پیامبر خداست.
شیعه علی و آمرزش الهی
آمرزش و غفران شیعه و حتی دوستداران آنان از امتیازهای مذهب تشیع است. امام هادی علیه السلام از امام جوادعلیه السلام نقل کرده که پیامبر خدا صلی اله علیه و آله و سلم فرمود: ای علی! خداوند تو و شیعه ات و دوستدار شیعه ات را بخشیده است [4].
شیعه اهل بیت علیه السلام و کرامت الهی
شیعه در روز قیامت در منابر عرش الهی قراردارد و از کرامت خداوند بهره مند می گردد. امام رضاعلیه السلام نقل کرده اند که پیامبر خدا فرمود: روز قیامت منابری حول عرش الهی برای شیعه من و شیعه اهل بیتم که در ولایت ما اخلاص می ورزند، قرار داده می شود و برپا می گردد و خدای عزوجل می فرماید: ای بندگانم به سوی من بشتابید تا کرامتم را بر شما نشر و پخش نمایم. شما در دنیا رنج و آزار دیدید و اذیت شدید. در این بیان رضوی نیز «شیعه نبی» و «شیعه اهل بیت» با هم آمده و یکسان قلمداد شده اند [5].
حدیث سازی دشمنان شیعه
دشمنان شیعه در طول تاریخ با روشهای گوناگون با پیروان اهل بیتعلیه السلام مبارزه کرده اند. یکی از اقدامهای دشمنان شیعه برای بدنامی شیعیان، جعل حدیث بوده است. این جریان را امام رضاعلیه السلام در گفتگو با یکی از شیعیان به نام «ابراهیم بن محمود» به روشنی گزارش نموده اند. «ابراهیم بن محمود» گفته است: به امام رضاعلیه السلام عرض کردم، ای فرزند رسول خدا! اخباری در فضایل امیرمومنانعلیه السلام و در فضل اهل بیتعلیه السلام از طریق مخالفان شما در نزد ماست که مثل آن را از شما نشنیده ایم. آیا آنها را بپذیریم؟امام رضاعلیه السلام فرمود: ای فرزند ابی محمود! رسول خدا فرمود: هرکس به سخنگویی گوش دهد او را بندگی نموده است، اگر آن سخنگو از خدا بگوید بنده خداست و اگر از ابلیس بگوید، بنده ابلیس است. ای فرزند ابی محمود! مخالفان ما اخباری در فضایل ما ساخته و آن اخبار دروغین را در سه دسته قرار داده اند: غلو، تقصیر و کوتاهی در امرما و تصریح به مثالب و معایب دشمنان ما. زمانی که مردم احادیث غلو در حق ما را بشنوند شیعیان ما را تکفیر نموده و آنان را به اعتقاد به ابوبیت ما و پرستش ما نسبت می دهند و زمانی که احادیث تقصیر که فضایل ما را محدود و بسیار کمتر از حقیقت بیان کرده اند بشنوند، به همان احادیث درباره ما اعتقاد پیدا می کنند و زمانی که احادیث و معایب و سرزنشهای دشمنان ما را با نام هایشان بشنوند با نام، به ما سرزنش و اهانت می کنند [6].
سیمای پیشگامان تشیع
نخستین نام مقدسی که برای دین اسلام در زمان پیامبر صلی اله علیه و آله و سلم با هدایت ایشان پدید آمد، «شیعه» بود. گروهی در زمان پیامبر صلی اله علیه و آله و سلم شیعه نامیده شدند. آنان کسانی بودند که تمامی امر و نهی های پیامبر صلی اله علیه و آله و سلم را پذیرفته و به طور کامل رعایت کردند. سنت نبوی ولایت و امامت را به درستی از رسول ا... صلی اله علیه و آله و سلم فرا گرفته و به راستی به آن اعتقاد پیدا کرده و فرمانبردار و تسلیم کامل پیامبر صلی اله علیه و آله و سلم بودند. امام رضاعلیه السلام اسامی این شخصیتها را با ویژگیهای برجسته آنان برای شیعیان معاصر خویش بیان کرده اند. گروهی از مسلمانان که ادعای تشیع داشتند و خود را «شیعه علی» می نامیدند، متقاضی دیدار با امام رضاعلیه السلام شدند. امام ابتدا آنان را نپذیرفتند، اما با مراجعات مکرر و اصرار، به محضر امام رضاعلیه السلام شرفیاب گردیدند. در شرفیابی، دلیل عدم پذیرش را پرسیدند، امامعلیه السلام فرمودند: به دلیل این ادعای شما که گفتید: شیعه امیرمومنان علی بن ابی طالب هستید! وای به حال شما، شیعه واقعی علی علیه السلام، حسن و حسین و ابوذر و سلمان و مقداد و عمار و محمد بن ابی بکرند که در هیچ یک از اوامر امام علیعلیه السلام با او مخالفت نکردند و هیچ یک از نواهی او را انجام ندادند، اما شما گفتید: شیعه اید، ولی در بیشتر اعمالتان مخالف او هستید و در انجام بسیاری از واجبات کوتاهی می کنید و در اجرای حقوق بزرگ الهی برادران دینی تان سستی می نمایید، و تقیه می کنید در جایی که نباید تقیه کنید و تقیه را ترک می نمایید آنجا که باید تقیه کنید، پس اگر شما بگویید از موالیان و محبان امام علی علیه السلام و دوستداران اولیاء امام و دشمنان مخالفان امام هستید سخن شما را انکار نمی نمایم و لکن این مرتبه شریفه شیعه علی که شما ادعای آن را نمودید اگر رفتارتان، گفتارتان را تصدیق نکند هلاک می گردید، مگر رحمت پروردگارتان را تدارک نمایید [7].
انّ ارواحکم و طینتکم واحدة
بحث را با حدیثی از امام صادق علیه السلام آغاز می کنیم که امام صادق علیه السلام[8] میفرماید: خدای تبارک و تعالی فرمود: ای محمد! به درستی که من خلق کردم تو و علی را با بدن نورانی روحانی - بدون بدن جسمانی - قبل از آن که آسمان و زمین را خلق کنم و یا عرش و دریا را بیافرینم. پس شما همواره لااله الاالله میگفتید و مرا تمجید مینمودید. سپس روح شما را در یک جا جمع نمودم و آن را یک روح قرار دادم. آن روح واحد هم دائم در حال گفتن سبحان الله و لا اله الاالله بود و مرا تقدیس مینمود. پس آن روح را دو قسمت کردم و بعد هر قسمت را هم دو قسمت نمودم شد چهار قسمت، یکی روح محمد صلی اله علیه و آله و سلم، یکی روح علی علیه السلام و آن دو روح دیگر حسن و حسین علیهماالسلام. به مضمونی دگر اگر درعلم خداوند این ذاتهای مقدس و وجود پاک نبودند، خداوند عالم کون را ایجاد نمیکرد. علت ایجاد و بقاء عالم، این ذوات مقدس کثرتی ندارند تا یکی اول و دیگری دوم باشد. این که در روایات جامعه میخوانیم: و انّ ارواحکم و طینتکم واحدة[9] اشاره به همین حقیقت دارد که چهارده معصوم علیهم السّلام یک نور هستند و در این جهت با هم اتّحاد دارند. بر اساس روایات این اتّحاد نه تنها در اول خلقت بوده، بلکه در نظام مادّی و زندگی دنیوی، حقیقت آنان یکی بوده است و در عین تعدد صوری، ظاهری و جسمانی آنان با همدیگر وحدت و اتّحاد دارند. امام باقر علیه السّلام میفرمایند: ای جابر! اول مخلوقی که خداوند خلق فرمود محمّد و عترت هدایت شدة آن حضرت بود. پس آنان اشباح نور در برابر خداوند بودند. جابر میگوید: به حضرت عرض کردم، اشباح چیست؟ فرمود: سایة نور، بدنهای نوری، بدون روح که مؤید به روح یگانه و واحد بودند و آن روح القدس است. این روایت به روشنی حکایتگر این حقیقت است که روح آنان در عین اینکه یک حقیقت و موجود واحد است، حقیقت همة چهارده معصوم است، یعنی هم حقیقت رسول الله است و هم حقیقت تک تک اهل بیت علیهم السّلام و در عین یکی بودن، متعدد هم هستند و همه ظهورات روح واحد و حقیقت واحد میباشند. این روایت با صراحت کامل میفرماید: آنان ابدان نوری بودند که ارواح متعدد نداشتند، بلکه مؤید به یک روح بودند و آن عبارت است از روح القدس. در این حدیث شریف به ظاهر به نور (روحی و بدنی) حضرت علی علیه السّلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها اشاره شده است، ولی به دلیل وحدت نوری چهارده معصوم علیهم السّلام گویا این حدیث میخواهد بگوید: اگر شما چهارده معصوم نبودید، جهان را خلق نمیکردم. به بیان دیگر ظاهر این روایت خطاب به آن دو وجود مقدس است، ولی به دلیل وحدت آن دو با دوازده معصوم دیگر مقصود حقیقتی است که همة آنها در آن اتّحاد داشتند و هیچ گونه تعدد و کثرتی ندارند تا بحث رتبه و تقدم و تأخر پیش آید. از این روایت استفاده میشود که معصومین علیهم السّلام در واقع اتّحاد دارند و کثرتی ندارند فضیلت و برتری یکی بر دیگری، تا لازم بیاید ما درصدد توجیه برآییم. این سه وجود مقدس قائم بر یکدیگر هستند که اگر هر کدام از آنها نبودند دیگری هم نبود، یعنی حدیث برتری حضرت زهرا سلام الله علیها بر پیامبر صلی الله علیه و آله و علی علیه السّلام نیست، بلکه معنایش این است که علّت به وجود آمدن عالم هستی این ذوات مقدسه میباشند.
اهمیت شیعه در قرآن
خداوند متعال در قرآن می فرماید : یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ[10] .ای پیامبر ما ؛ آنچه را که از جانب پروردگارت بر تو نازل شده است ، ابلاغ گردان ؛ و اگر آن را ابلاغ نکنی پس رسالت او را ابلاغ نکرده ای . در این آیه خداوند با وجود تمامی تلاش های رسول خدا صلی اله علیه و آله و سلم در ابلاغ دین، به ایشان چنین می گوید که اگر ولایت امیر مومنان علیه السلام را به مردم نرسانی، استمرار رسالتت در خطر می افتد ، چنین است که رسالت او را انجام نداده ای!
بررسی تفصیلی حدیث "لولاک لما خلقت الافلاک"
ترجمه: اگر تو نبودی جهان را نمیآفریدم. در ابتدا با یستی اشاره کرد که این روایت با دو متن نقل شده است. 1- در مورد رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم و 2- در مورد اهل بیت علیهم السلام. در مورد متن اول باید گفت که عین عبارت یا شبیه آن در بسیاری از کتب شیعه و سنی آمده است، لکن بحثی در قسمت اول حدیث وجود ندارد. با این حال دو حدیث ذیل را در این مجمل آوردیم.
دو حدیث معتبر
1- از عمر بن خطاب[11] نقل شده است که رسول خدا صلی الله علیه (وآله) وسلم فرمودند » وقتی که آدم گناه را مرتکب شد گفت : خدایا تو را به حق محمد قسم می دهم که من را ببخشی ؛ خداوند فرمود : چگونه محمد را شناختی با اینکه هنوز او را نیافریده ام ؟ پاسخ داد : زیرا وقتی مرا با دست خویش آفریدی و در من از روح خویش دمیدی ، سر خویش را بالا گرفتم ؛ پس در پایه های عرش دیدم که نوشته است " لا اله الا الله محمد رسول الله " ؛ پس دانستم که تو نام او را در کنار نام خویش آورده ای ، مگر به این علت که او محبوب ترین آفریدگان در نزد تو است ؛ خداوند فرمود : راست گفتی ای آدم ؛ او محبوب ترین آفریدگان نزد من است ؛ من را به حق او بخوان ؛ به تحقیق که تو را آمرزیدم ؛ و اگر محمد نبود تو را نمی آفریدم .
2- خداوند به عیسی[12] وحی کرد که ای عیسی ؛ به محمد ایمان بیاور و دستور بده که هر کس از امت تو در دوران او حضور یافت ، به او ایمان آورد ؛ پس بدرستیکه اگر محمد نبود آدم را نمی آفریدم و اگر محمد نبود بهشت و دوزخ را نمی آفریدم و بدرستیکه عرش را بر روی آب آفریدم پس به لرزش افتاد ؛ پس بر روی آن نوشتم لا اله الا الله محمد رسول الله پس آرام گرفت .
در مورد قسمت دوم حدیث "و لو لا علی لما خلقتک و لو لا فاطمه لما خلقتکما" فقط در کتب شیعه آمده است. اما مضمون آن در کتب سنی مانند حدیث مقابل آمده است: از کشف الیقین از ابو جعفر بن بابویه با سند اهل سنت : ما این روایت را در کتاب اخبار الزهراء از محمد بن الحسن بن سعید از فرات بن ابراهیم از محمد بن علی الهمدانی از ابی الحسن بن خلف بن موسی از عبد الاعلی الصنعانی ار عبد الرزاق از معمر از ابی یحیی از مجاهد از ابن عباس : ... ای محمد قسم به عزت و جلال خودم اگر تو نبودی آدم را نمی آفریدم و اگر علی نبود بهشت را نمی آفریدم . زیرا من به خاطر شما بندگان را در روز بازگشت پاداش و عقاب خواهم کرد .که البته نقل شدن این روایت توسط اهل سنت دلالت بر صحت آن دارد ؛ زیرا ایشان انگیزه ای برای جعل فضائل برای اهل بیت علیهم السلام خصوصا امیر مومنان علی علیه السلام ندارند .
وروی فی بحر المعارف : لولاک لما خلقت الأفلاک ، ولولا علی لما خلقتک . وفی ضیاء العالمین للشیخ أبی الحسن الجد الأمی للشیخ محمد حسن صاحب الجواهر بزیادة فقرة : ولولا فاطمة لما خلقتکما . ونحوه من کتاب المرندی. ترجمه:در بحر المعارف روایت کرده است که اگر تو نبودی افلاک را نمی آفریدم و اگر علی نبود تو را خلق نمی کردم و در ضیاء العالمین شیخ ابی الحسن پدر بزرگ مادری محم حسن صاحب جواهر اضافه قطعه : "واگر فاطمه نبود شما دو تن را نمی آفریدم " است ؛ وشبیه همین در کتاب مرندی آمده است .
کفى فی سمو شأن الزهراء سلام الله علیها کلام خالقها لولا فاطمة لما خلقتکما : روى عن الشیخ ابراهیم بن الحسن الذراق ، عن الشیخ علی بن هلال الجزائری ، عن الشیخ احمد بن فهد الحلی ، عن الشیخ زین الدین علی بن الحسن الخازن الحائری ، عن الشیخ أبی عبد الله محمد بن مکى الشهید بطرقه المتصلة الى أبى جعفر محمد بن علی بن موسى بن بابویه القمى بطریقه الى جابر بن یزید الجعفی ، عن جابر بن عبد الله الانصارى عن رسول الله صلی اله علیه و آله و سلم عن الله تبارک وتعالى انه قال : یا احمد لولاک لما خلقت الافلاک ، ولولا علی لما خلقتک ، ولولا فاطمة لما خلقتکما . ثم قال جابر هذا من الاسرار أمرنا رسول الله صلی اله علیه و آله و سلم بکتمانه الا من أهله . کشف اللئالی لصالح بن عبد الوهاب بن العرندس - جنة العاصمة لمیر جهانى 149 . مؤلف کتاب کشف اللئالى من علماء القرن التاسع من علماء الشیعة کان عالما ناسکا زاهدا ورعا أدیبا شاعرا توفی سنة 840 ودفن فی حله هیفاء ومدفنه مزار یتبرک به ورجال الحدیث من کبار الشیعة - راجع جنة العاصمة 149
ترجمه: در مقام والای حضرت زهرا همین بس که آفریننده او در مورد او گفته است که اگر فاطمه نبود شما ( رسول خدا و امیر مومنان ) را نمی آفریدم . از شیخ ابراهیم بن الحسن الذراق که او از شیخ علی بن هلال جزایری و از شیخ احمد بن فهد حلی از شیخ زین الدین علی بن الحسن خازن حائری از شیخ ابی عبد الله محمد بن مکی شهید با سند متصل خود او تا ابو جعفر محمد بن علی بن موسی بن بابویه قمی به سند ایشان تا جابر بن یزید جعفی از جابر بن عبد الله انصاری از رسول خدا که فرمودند : ای احمد اگر تو نبودی افلاک را نمی آفریدم و اگر علی نبود تو را خلق نمی کردم و اگر فاطمه زهرا نبود شما دو تن را نمی آفریدم ؛ سپس جابر گفت : این از اسرار است که رسول خدا ما را امر به پوشاندن آن داشته است مگر از اهل آن ؛ مولف کتاب کشف اللئالی از علمای قرن نهم و از علمای شیعه است که دانشمند و دیندار و پرهیزکار و با تقوا و خوش بیان و شاعر بود و در سال 840 از دنیا رفته و در حله هیفا دفن گردید و مدفن او محل زیارت شده و مردم به آن تبرک می نمایند ؛ و او از بزرگان علمای حدیث شیعه است در این زمینه به کتاب جنة العاصة ص 149 مراجعه نمایید .
3- نتیجهگیری
خیلی از روایات حتی در فقه، سند ندارند به آن می گویند درباب تسامح در ادله سنن بدان عمل می کنیم. اختصاص به این گونه مواردی که بدان پرداخته شد هم ندارند لذا در الزامیات خیلی سخت است که مته به خشخاش می گذاریم که سند صد درصد درست باشد. در آداب و مستحبات که روایاتی برفرض موجود هست که سند ندارند لکن وقتی عمل می کنید شامل ثواب دنیوی و اخروی می شوید که به آن می گویند ادله تسامح در ادله سنن.
علی ایها حال، خلقت این عالم و آنچه در آن است برای رشد است و بر اساس حکمت. اگر رشد و کمال را از عالم بگیرند، حکمت خلقت زیر سوال می رود، و اگر رسیدن به کمال را حکمت آفرینش موجودات بدانیم، برای رسیدن به این کمال نیاز به راهنمایانی است که ما را بسوی آن هدایت کنند، چگونه میشود خداوند یکصد و بیست و سه هزار و نهصد و نود و نه پیامبر را برای هدایت بشر مبعوث کند و آخرین آن ها که مکمل رسالت همه آنها و معلم و آخرین است را خلق نکرده و مبعوث نگرداند؟ در این صورت چه حکمتی برای خلقت بشر که نه، خلقت تمام موجودات و بعثت انبیاء وجود دارد؟ پس اگر بنا بر عدم آفرینش عقل کل عالم، خاتم الانبیاء اعظم و اشرف رسل میبود، آمدن دیگر پیامبران و خلقت عالم بیهوده و عبث میشد! پس اگر محمد صلی اله علیه و آله و سلم نبود خلقتی در کار نبود چون حکمتی برای خلقت نبود. خداوند متعال اشرف کائنات خود را برای رساندن بندگانش به بالاترین درجه هدایت مبعوث فرمود و اکمال و اتمام این نعمت بزرگ الهی را در تحقق ولایت قرار داد و ولایت را به وجود علی علیه السلام محقق فرمود، پس اگر علی علیه السلام نبود، آمدن پیامبر با حکمت خداوند سازگاری نداشت. این مسلم است که پیامبر اشرف خلائق است و وجودی لاهوتی است و او را با زمین و زمینیان و دنیا و دنیائیان کاری نیست، پس اگر بنابراین بود که پیامبر اکرم صلی اله علیه و آله و سلم در این دنیا مبعوث به رسالت شوند و دین او که تمام کننده ادیان الهی است و نیز دین ابدی برای همه خلق است نابالغ و ناتمام بماند، آمدن رسول خدا صلی اله علیه و آله و سلم نیز با حکت تامه الهی سازگار نبود. خداوند متعال اشرف کائنات خود را برای رساندن بندگانش به بالاترین درجه هدایت مبعوث فرمود و اکمال و اتمام این نعمت بزرگ الهی را در تحقق ولایت قرار داد و ولایت را به وجود علیعلیه السلام محقق فرمود، پس اگر علیعلیه السلام نبود، آمدن پیامبر با حکمت خداوند سازگاری نداشت. زیرا علیعلیه السلام بقاء دین رسول خدا صلی اله علیه و آله و سلم را تضمین میکند. اگر علیعلیه السلام نبود هیچ چیز نبود زیرا رسالت ناتمام و دین ناقص میماند و خلقت انسان با حکمت الهی سازگار نبود، و اگر انسان آفریده نمیشد نیازی به خلقت دیگر موجودات که همه، ابزارهای رشد خلیفة الله ( انسان) هستند نمیبود.
منابع
1. تفسیر التذهیب ، بیهقی ، 355 ، ذیل آیه " و لقد ارسلنا من قبلکم فی شیع الاولین " و مفاتیح النجاه ، علامه بدخشی ، ص61
2. اگر علی نبود، محمد جعفر تجلی
3. بشارة المصطفی، شیعة المرتضی ص 249
4. عیون اخبار الرضا، ج 2 ص 67
5. عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 98
6. بشارة المصطفی، الشیعة المرتضی، ص 340
7. بحار الانوار، ج 68، ص 158
8. امام علی علیه السلام در احادیث قدسی، رضا نجفی
9. زیارت جامعه
10. سورة المائدة - الآیة 67
11. المستدرک على الصحیحین ج2/ص672 شماره 4228
12. المستدرک على الصحیحین ج2/ص671 شماره 4227