بنا به روال هر روز سرکی بر روی عناوین روزنامه های امروز کشیدم. یکی از موضوعات بسیار مهم و پر سروصدای روزنامه ها، نتایج انتخابات هیئت رئیسه ی شورا شهر تهران بود. وقتی روزنامه آرمان امروز را گشودم با تیتری تحت عنوان؛ چمران، برنده لابی سیاسی مواجهه شدم. با هیجان و تمرکز بالایی شروع به خواندن کردم(بدون اغراق این تیتر، قدرت چسبندگی بالایی داشت!!!) هر چه جلوتر می رفتم بسیار صورتم مچاله تر و عصبانی تر می شد! تا بلاخره تمام شد. بالافاصله دست به قلم شده تا نوشته ای بمب افکن بنویسم تا با این بمب بتوانم ابعاد منفی این مقاله را در جامعه نابود کنم.
ارزیابی روزنامه آرمان:
رئیس شورا؛ فعالیت سال نخست شورای شهر چهارم تهران آنگونه نبود که بشود آن را موفق ارزیابی کرد چنانکه شهردار شدن مجدد قالیباف و رویکرد اعضای اصلاحطلب آن شورا برگ موفقی در رزومه ساکنان ساختمان بهشت نبود. البته برخی عملکردهای مسجدجامعی قابل دفاع و حسابشده بود چنانکه در ریاست یک سالهاش توانست سایه نظارتی را بر سر قالیباف گسترانیده و اجازه تحرکات خارج از مشورت و نظرخواهی از شورا و در سویی دیگر تهرانگردیهای مداوم او که در راستای تفکر همیشگیاش مبنی بر تبدیل کردن تهران به شهری با کیفیت، نه کمیت زده دنبال میشد وجههای خوب از او بین مردم تهران نیز به نمایش گذاشته بود، را به او ندهد.
اعضای اصلاح طلب شورا؛ دیروز مسجدجامعی 13رای در مقابل 18رای چمران کسب کرد، اعضای اصلاحطلب شورا هم 11نفر هستند پس در خوشبینانهترین حالت باید اینگونه عنوان کرد که تمام اصلاحطلبان به مسجدجامعی رای دادهاند اما اکنون یک سوال بیپاسخ مانده است که آیا اصلاحطلبان در این یک سال قدرت اقناع اصولگرایان میانهرو در شورای شهر را نداشتند تا رای آنها را برای کاندیدای ریاست خود جلب کنند؟ آیا اصلاحطلبان شورا از دانش لابی بیبهره هستند که یکبار در انتخابات شهردار پایتخت حتی نتوانستند یک عضو خود یعنی الهه راستگو را ترغیب به رای دادن به محسن هاشمی کنند و اکنون هم نتوانستند در لابیهای منطقی چند رای اصولگرایان را به نفع خود جلب کنند.
تحلیل:
امام جامعه: از دو قطبی کردن جامعه با شعارها و دعواهای سیاسی پرهیز کنید! جناحبندیهای سیاسی اشکالی ندارد، اما نباید جامعه را به دو قطب تبدیل کرد؛ زیرا این کار موجب دل زدگی و خستگی مردم و شکننده شدن محیط جامعه میشود.
تبیین:
دل زدگی جامعه: دیگر مسئولین بجای اینکه به فکر فعالیت، کار ، تلاش، کوشش، جهد و ... باشند به فکر حفظ قدرت هستند.(روزنامه آرمان از اینکه اصلاح طلبان دانش لابی را ندارند شاکی ست!)
خستگی جامعه: خلاقیت در مسیر قدرت مصرف می شود، لذا پیشرفت حزبی در مقابل پیشرفت جامعه شکل می گیرد. نگاه کنید زمانی که پیشرفت حزبی داریم یعنی رفاه و شادابی مردم فدای جایگاه و قدرت مسئولین حزب می شود. نتیجه اینکه مردم دیگر بریده و خسته شده و دیگر قوه خلاقیت و کار و تلاششان از بین می روند و می گویند برای چه کسی کار کنیم؟ برای آقا، خانوم یا حزب، گروه و سازمانی که بخور بخور دارند!
شکننده شدن جامعه : این جامعه دیگر به تباهی کشیده می شود زیرا پشتوانه ی محکمی مثل مردم را از دست می دهند.
من الله التوفیق