ساعت حدود 19 بعدازظهر بود تازه از سرکار برگشته بودم و بنا به روال آخر هفته ها زنبیل میوه را برداشته و راهی تره بار نزدیک خونه جهت خرید میوه شدم. دست خودم نیست تا وارد فضای میدون تره بار میشم ناخواسته زل میزنم به میوه هایی که به طرز منظمی کنار هم چیده شدن و مردم به مثابه ی فستیوال دور این میوه ها می چرخن- انگار می رقصن- و بهترین آنها را انتخاب کرده و میخرن. اون طرف هم شاگرد میوه فروش با لحن و گزارهایی باحال، مردم را بسمت میوه ها جذب می کنه که حکماً موسیقی این فستیوال شده بود. رنگ، نوع، شکل، لطافت و زبری ه لباس میوها، بسیار خارق العاده است -وای خدای من- که در این هنگام ذهنم خودبخود بسمت طراح این فستیوال رفته که واقعاً طراح کیه؛
ترجمه
اوست که باغهای معروش [باغهایی که درختانش روی داربست ها قرار دارد]، و باغهای غیر معروش [باغهایی که نیاز به داربست ندارد] را آفرید
همچنین نخل و انواع زراعت را، که از نظر میوه و طعم با هم متفاوتند را آفرید
و (نیز) درخت زیتون و انار را، که از جهتی با هم شبیه، و از جهتی تفاوت دارند (برگ و ساختمان ظاهریشان شبیه یکدیگر است، در حالی که طعم میوه آنها متفاوت می باشد.) را آفرید
از میوه آن، به هنگامی که به ثمر می نشیند، بخورید!
و حقّ آن را به هنگام درو ، بپردازید!
و اسراف نکنید،
که خداوند مسرفان را دوست ندارد!
تفسیر
اصلی ترین موضوع این آیه توحید است؛ خداوند همان کسى است که انواع باغها و زراعتها با درختان گوناگون آفریده است که بعضى روى داربستها قرار گرفته، و با منظره بدیع و دل انگیز خود چشمها را متوجه خویش می سازند، و با میوه هاى لذیذ و پربرکت کام انسان را شیرین میکنند، و بعضى بدون احتیاج به داربست بر سر پا ایستاده و سایه بر سر آدمیان گسترده، و با میوه هاى گوناگون به تغذیه انسان خدمت میکنند.
یک نگاه کوتاه به درخت انگور(بقیه میوه ها پیش کش!) بالاخص به ساقه و شاخه پر پیچ و خم آن، که با قلابهاى مخصوصى مجهز شده است، بطوریکه خود را به اشیاء اطراف می چسباند تا کمر راست کند! عقلا را اگر متعجب نسازد بی معرفتی ست!
تحلیل
می توان از این مرقومه برهان انّی(:از معلول پی به علت بردن) استنتاج کرد؛
صغری؛ مسلمان میوه می خورد.
کبری؛ و هر مسلمانی که میوه می خورد باید توجه به توحید بکند.
منتج؛ پس مسلمان پایه حیاتش، توحید باید باشد.(بدلیل اینکه مقوله توحید زیربنای اصلی همهی تفکّرات اسلامی است.)
پی نوشت
1- سوره مبارمه انعام آیه ی 141