گفت: مدعیان اصلاحات از تغییرات در کابینه خیلی عصبانی شدهاند و بعضیهایشان هم به دولت بد و بیراه میگویند! چرا؟!
گفتم: خُب وقتی یک عضو کابینه در انجام مأموریت خود آنگونه که انتظار میرود موفق نباشد، عاقلانهترین و عالمانهترین راه تغییر او خواهد بود.
گفت: ولی در دولت قبل برخی از اعضای کابینه صدها بلا بر سر مردم میآوردند و محکم به میزشان چسبیده بودند! مثلاً وزیر مسکن کاری برای مسکن مردم انجام نمیداد و بهای مسکن را چند برابر کرده بود. وزیر نیرو نیروگاه نمیساخت و خاموشی را به مردم تحمیل میکرد، وزیر نفت پالایشگاهسازی را کار کثیف میدانست! وزیر صمت وقتی قرار بود استیضاح شود به وزارت کار منصوب میشد! و... با این حال، رئیس دولت قبل کاری به کارشان نداشت! و تشویقشان هم میکرد؟!
گفتم: برای برخی از مدعیان اصلاحات، منافع حزبی مهم بود و نه منافع ملی!
گفت: ولی خیلی از ضرورت تغییرات حرف میزدند و شعار دگرگونی میدادند!
گفتم: از یارو پرسیدند دگرگونی یعنی چی؟ گفت یعنی از این گونی به اون گونی.