گفت: دیدی غربگراها چه قشرقی راه انداخته بودند و ادعا میکردند که آقای سعید جلیلی یک نامه 200 صفحهای به رهبرانقلاب نوشته و خواستار مذاکره با آمریکا شده است؟!
گفتم: ادعا کرده بودند که این نامه ضد برجامی و توصیه به رولت روسی است!
گفت: حالا آقای جلیلی پاسخ داده که اولاً این نامه 200صفحه نبوده ثانیاً اخیراً نوشته نشده بلکه مربوط به 6 ماه قبل است. ثالثاً خطاب به رهبری نبوده. رابعاً در انتقاد از تیم هستهای کنونی نبوده بلکه در انتقاد به دولت روحانی و گزارش ظریف بوده است و... !
گفتم: از یارو پرسیدند؛ دستت کج نیست؟ گفت؛ ابداً پرسیدند؛ اهل فحش دادن نیستی؟ گفت؛ هرگز! و هرچه از صفات زشت پرسیدند جواب منفی داد. پرسیدند یعنی هیچ صفت رذیله اخلاقی نداری؟ گفت؛ نه، نه، ابداً
فقط زیاد دروغ میگم!
تحلیل
گفت: چه خبر؟!
گفتم: روزنامه سازندگی، ارگان حزب کارگزاران تیتر و عکس صفحه اول شماره دیروز خود را به کاریکاتوری از وزیر اقتصاد اختصاص داده و به اخذ مالیات از خانههای خالی اعتراض کرده است.
گفت: درحالی که بسیاری از اقشار محروم و مستضعف از نداشتن سرپناه رنج میبرند و در همان حال تعدادی از بانکها و مشتی از کلانسرمایهداران، میلیونها خانه خالی را در اختیار دارند، چرا نباید مالیات بدهند؟ اصلاً عدالت واقعی آن است که خانههای احتکار شده را به نفع محرومان مصادره کنند!
گفتم: طی 8 سال گذشته که برنامههای دولت قبلی مردم را به فقر کشیده و نقرهداغ میکرد، این جماعت اشراف میگفتند مردم برای پیشرفت باید این هزینهها را تحمل کنند! و حالا که قرار است عدالت اجرا شده و حق مردم از مفتخورها گرفته شود، جیغ میکشند و به آن اعتراض میکنند!
گفت: کاش این جماعت اشراف یک کلمه هم توضیح میدادند که طی سالها مسئولیت برای مردم چه کردهاند که حالا سنگ آنها را به سینه میزنند؟!
گفتم: آموزگار در زنگ حساب از بچهها پرسید؛ اگر 10 تا سیب داشته باشیم و بهرام 9 تای آنها را بخورد، چندتا باقی میماند؟ یکی از دانشآموزان گفت؛ آقا اجازه! اون یکی رو هم بدید به همون بهرام بخوره! شکموِ ندید بَدید!
گفت: این روزها، سالروز اجرایی شدن برجام است که دولت آقای روحانی میگفت فتحالفتوح است و تمام تحریمها در همان روز اول بالمُره لغو میشوند! و میگفتند روزی است که قدرتهای بزرگ دنیا تسلیم خواستههای ما شدهاند! و ...
گفتم: ولی آمریکا و اروپا، امتیازات نقد را گرفتند و نه فقط به وعدههای نسیه خود عمل نکردند و هیچ تحریمی را لغو نکردند بلکه انبوهی از تحریمهای دیگر هم به آن اضافه کردند.
گفت: به طرفداران برجام و مدعیان اصلاحات بگو که هنوز هم میگویند باید با آمریکا مذاکره و تعامل کنیم! و به تیم هستهای جدید اعتراض میکنند که چرا در مذاکرات وین سختگیری میکند؟! یعنی آمریکا را نمیشناسند و یا خودشان را به آن راه میزنند؟!
گفتم: یک آمریکایی در دفتر خاطراتش نوشته بود؛ من و نامزدم به این نتیجه رسیدیم که هر دو خودکشی کنیم. نیمه شب روی پل رفتیم. نامزدم خودش را درون رودخانه انداخت و من یقه بارانیام را بالا کشیدم و به خانه رفتم! شب سرد و غمانگیزی بود، یک فنجان قهوه داغ خوردم و بعد طلا و جواهرات نامزدم را جمع کردم و ... شب غمانگیزی بود!
گفت: بالاخره این غربگراهای داخلی درباره مذاکرات وین چه نظری دارند؟
گفتم: خُب ببین قبلاً چه نظری داشتند؟ امتیاز نقد بدیم و در مقابل آن وعدههای نسیه بگیریم!
گفت: ولی حالا که ورق برگشته و تیم جدید با اقتدار جلوی حریف ایستاده است چه میگویند؟
گفتم: اگر با اقتدار مذاکره کنیم، نق میزنند که چرا کوتاه نمیآیید که به توافق برسیم و اگر نرم مذاکره کنیم ابرو بالا میکشند و میگویند؛ ای بابا! شما هم که دارید مثل قبلیها مذاکره میکنید! پس چرا به آنها انتقاد میکردید؟!
گفت: یعنی هنوز هم از فاجعه برجام و بلایی که بر سر اقتصاد و تاسیسات هستهای کشور آوردهاند عبرت نگرفتهاند؟!
گفتم: یارو عکس خودشو دید و با تعجب گفت؛ قیافهاش خیلی آشناست، کجا دیدمش؟ بعد از کمی فکر کردن گفت؛ آهان یادم اومد، هفته گذشته که رفته بودم سلمونی روبهروم نشسته بود!
گفت: دولت انگلیس اعلام کرده که انصارالله یمن به یک کشتی انگلیسی در سواحل بندر «راس عیسی» یمن حمله کرده است.
گفتم: کشتی چی شده؟ غرق شده؟ فرار کرده؟ یا توسط انصارالله تسخیر شده است؟
گفت: انصارالله کشتی را تصرف کرده و اعلام کرده که محموله آن تجهیزات نظامی است که برای عربستان ارسال میشده.
گفتم: دست مریزاد، ناز نفس برادران غیور و شجاع انصارالله.
گفت: ولی ائتلاف سعودی اعلام کرده که این کشتی حامل تجهیزات بیمارستانی برای عربستان بوده است.
گفتم: چه فرقی میکند. از این به بعد هر وقت آلسعود اعتراض کرد که انصارالله با موشک به تاسیسات عربستان حمله کرده است، انصارالله باید بگوید موشک نزدیم، به عربستان آمپول زدهایم!
گفت: برخی از غربگراهای داخلی در رسانههای خود خبر مربوط به رزمایش سپاه و موشکهای دوربُرد و نقطهزن سپاه را سانسور کردهاند!
گفتم: در عوض هر وقت اسرائیل علیه ایران لفاظی و قُمپز در میکند، بلافاصله خبر آن را با آب و تاب پوشش میدهند!
گفت: بیحساب نبود که نتانیاهو از آنها بهعنوان بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران یاد میکرد!
گفتم: در موضوع کرونا هم همینطور بودند. وقتی تلفات کرونا در ایران زیاد شده بود، غربگداها بهداشت آمریکا و انگلیس را به رخ میکشیدند و حالا که ایران دستاوردهای فراوانی داشته و آمریکا و اروپا در بحران کرونا غرق شدهاند لام تا کام حرف نمیزنند و ...
گفت: این جماعت نمیبینند که آمریکا و اروپا و اسرائیل وقتی تاریخ مصرف پادوهایشان تمام شود، آنها را دور میریزند! چرا برای دشمنان وطنشان نوشابه باز میکنند؟!
گفتم: یارو در دفتر خاطراتش نوشته بود؛ من از عمرم چه فهمیدم؟ نفهمیدم چه فهمیدم! همین اندازه فهمیدم که فهمیدم نفهمیدم!
گفت: یکی از مسئولان رژیم آلسعود گفته است مذاکرات هستهای وین چه به نفع ایران باشد و چه به زیان ایران تمام بشود، برای عربستان و سایر متحدان منطقهای آمریکا خطرناک خواهد بود!
گفتم: اولاً از کی تا به حال «پاپ کورن» هم جزو آجیل شده؟! و ثانیاً منظورش چیست؟
گفت: میگوید اگر به نفع ایران تمام بشود، دست ایران در منطقه برای انجام هر کاری که بخواهد باز میشود و کشورهای متحد آمریکا با مشکلات فراوانی روبهرو میشوند و اگر نتیجه به نفع ایران نباشد، تنش سیاسی به تنش نظامی تبدیل میشود و ایران از کشورهای متحد آمریکا انتقام میگیرد!
گفتم: مگر صدها میلیارد دلار به آمریکا نداده بودند که از آنها دفاع کند؟! پس چی شد؟!
گفت: آلسعود از نگاه آمریکا گاو شیرده است که هنگام دوشیدن نوازشش میکند و بعد ...
گفتم: یارو روزنامه میخرید و فقط صفحه آگهیهای ترحیم را میخواند! پرسیدند این چه کاری است؟ گفت؛ شریکم گفته بود اگر با مشکلی روبهرو شوم، او از غصه میمیرد! آگهیهای ترحیم را نگاه میکنم ببینم مرده یا نه؟!