گفت: دولت میگوید؛ ما اقتصاد کشور را از قعر دره نجات دادیم! ما اجازه ندادیم تورم ونزوئلایی بشود! ما کشور را از قحطی نجات دادیم! ما سایه جنگ را از سر کشور رفع کردیم!
ما... ما...
گفتم: هزاران آفرین صد بارکالله... خُب، دیگه چی؟!
گفت: میگویند با برجام فتحالفتوح کردیم و بزرگترین دستاورد تاریخ ایران را ثبت کردیم! بیکاری را مهار کردیم! تولید را افزایش دادیم! در سال 95 بالاترین رشد اقتصادی دنیا را داشتیم! و...
گفتم: فکرش را بکن که اگر این دولت نبود چی میشد؟! راستی قبل از کشف قهوه، رنگ قهوهای چه رنگی بود؟!
تحلیل
گفت: چه خبر؟!
گفتم: «گابی اشکنازی»، وزیر خارجه رژیم صهیونیستی گفته است؛ اسرائیل هر آنچه لازم باشد انجام خواهد داد که ایران به سلاح هستهای دست پیدا نکند!
گفت: غلط زیادی کرده. چون میدانند ما دنبال سلاح هستهای نیستیم میخواهند آن را به حساب خودشان فاکتور کنند! چرا نمیگویند مانع موشکهای ایران میشویم؟!
گفتم: اتفاقاً، همین دیروز «اودی دِکِل» یک مقام نظامی رژیم صهیونیستی گفت؛ اسرائیل نگران برنامه هستهای ایران نیست. موشکهای دوربُرد و نقطهزن، پهپادهای تهاجمی و... برای اسرائیل مرگآور است.
گفت: این نظامی صهیونیست میگوید گنبدآهنین در مقابل موشکهای ایران بازدارنده نیست و باید برنامه دفاعی دیگری داشته باشیم!
گفتم: یارو میگفت؛ درسته که کولر این ماشین خوب کار نمیکنه اما وُجداناً بخاریش حسابی خُنک میکنه!
گفت: روزنامههای زنجیرهای در یک اقدام هماهنگ نظر کیهان درباره ضرورت مدیریت فضای مجازی و از جمله، «کلابهاوس» را تحریف کرده و نوشته بودند کیهان خواستار مسدود کردن آن است!
گفتم: کجای کاری؟ دو روز پیش هم یکی دیگر از گزارشهای کیهان را تحریف کرده و نوشتند کیهان گفته، باید گوگل مسدود بشود!!
گفت: یعنی در میان این روزنامهها و سایتهای زنجیرهای حتی یک نفر هم پیدا نمیشود که از خودش فکر و اراده و نظری داشته باشد؟! و یک جو غیرت بخرج بدهد و به جای کپی از روزنامه شرق و سایتهای آلسعود، خودش یک نیم نگاه بیندازد و دروغهای آنان را بلغور نکند؟!
گفتم: ای عوام! این جماعت، بارها نشان دادهاند مثل گله بُز عمل میکنند، یک بُز که از جُوب بِپره، بقیه هم به پشت بُز جلودار نگاه میکنند و میپرند! حالا اگر یک تکه مقوا را پشت بز جلویی نگه داری، بُز بعدی گیج میشه و...
گفت: از نشست وین که قرار بود یک روزه باشد و چند روز طول کشیده چه خبر؟!
گفتم: معلوم نیست مذاکرات وین برای چیست و چرا این همه طولانی شده؟ موضع ایران درباره برجام روشن و منطقی و قانونی است. همه تحریمها لغو شود، لغو تحریمها راستیآزمایی شود. کجای آن ابهام دارد؟!
گفت: چه عرض کنم؟! آقای ظریف و آقای عراقچی به طور جداگانه گفتهاند تمام تحریمهای دوران ترامپ باید لغو شود و این موضع آنها با موضع رسماً اعلام شده ایران فرق دارد!
گفتم: در عوض با موضع وزارت خارجه آمریکا منطبق است که به جای لغو همه تحریمها اعلام کرده حاضر است تحریمهای دوران ترامپ را بردارد!
گفت: موضع قانونی ایران لغو همه تحریمهاست. چرا خواسته قانونی کشورمان را کاهش میدهند؟! قرار است چه بکنند؟!
گفتم: یارو میگفت آنقدر سطح انتظاراتمان را پائین آوردند که به نفت رسیدیم! تازه میگویند بودجه نداریم که پالایشگاه بزنیم!
گفت: چه خبر؟
گفتم: آقای روحانی گفته است «برای حل مسائل پیچیده ما راهحلی جز همهپرسی نداریم»!
گفت: خُب بفرمایند مسائل پیچیده کشور چیست؟!
گفتم: مشکلات کشور را که خواجه حافظ هم میداند؛ 5 برابر شدن قیمت مرغ، افزایش 1000 درصد پراید، دهها برابر شدن قیمت مسکن و اجاره بها، کاهش بیسابقه ارزش پول ملی، افزایش تحریمها بهجای لغو آنها، تعطیلی کارخانهها، بیکاری و...
گفت: پس راه عاقلانه و منطقی و قانونی آن است که در یک رفراندوم از مردم پرسیده شود که آیا باید با عامل اصلی این مشکلات برخورد بشود یا نه؟!... حالا نظر آقای روحانی چیست؟!
گفتم: آموزگار از دانشآموزی که میگفت همه درسهای کتاب را از بَر کرده و فوت آب است! سؤال سادهای پرسید و دانشآموز که جواب را نمیدانست، ساکت ماند آموزگار پرسید چرا جواب نمیدهی؟ دانشآموز گفت؛ آقا اجازه؟ صدا نمیاد!
گفت: دولت اعلام کرده که با گرانی و گرانفروشی به شدت برخورد میکند!
گفتم: چرا تا حالا برخورد نکرده؟!
گفت: چه عرض کنم؟!
گفتم: قیمت کالا و خدمات در دولت کنونی افسار پاره کرده و هر روز از روز قبل بالاتر میرود مگر وعده نداده بودند که قیمتها را کنترل کرده و پائین میآورند؟!
گفت: ولی به نصف وعده خود عمل کردهاند و اگر قیمتها بالا رفته، در عوض ارزش پول ملی را پائین آوردهاند!
گفتم: دانشآموزی به پدرش گفت؛ امسال فقط در
دو درس ضعیف بودم و نمره نیاوردم! پدرش پرسید؛ از کدام درسها؟ و دانشآموز گفت؛ از دروس کتبی و شفاهی!
گفتم: ما هم آن را خطرناک میدانیم. اما برای آنها و نه برای خودمان!
گفت: گروسی مدیرکل آژانس هم گفته است جلوگیری از ورود بازرسان آژانس خطرناک است و باید اقدامی انجام بدهیم!
گفتم: اگر کاری از دستشان بر میآمد تا حالا انجام داده بودند!
گفت: یادشان رفته چه زورگوییهایی علیه کشورمان داشتهاند!
گفتم: روباهی پای درخت با موبایلش شماره میگرفت ولی آنتن نمیداد. زاغی از بالای درخت گفت بده بالا، اینجا آنتن میده و موبایل را که گرفت، گفت این به جای آن قالب پنیری که پارسال از من دزدیده بودی!
گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: «الیوت آبرامز» مسئول میز ایران در دولت ترامپ اعتراف کرده که توهم حمله آمریکا به ایران را از ترس انتقام ایران ساخته و منتشر کرده بودیم!
گفت: بعضیها چه قشقرقی راه انداخته بودند که مبادا کاری بکنیم که آمریکا علیه ایران دست به حمله بزند!
گفتم: در عوض نیروهای انقلاب با صلابت پای کار ایستاده بودند و پشت سر هم از موشکهای بالستیک نقطهزن با بُرد 1800 و 2000 کیلومتری رونمایی میکردند.
گفت: یعنی به آمریکا پیام میدادند قُمپز در نکن!
گفتم: یارو که میخواست خودش را خیلی شجاع جلوه بدهد نزد پیشنماز محلشان رفت و پرسید؛ اگر درحال نماز یک شیر حمله کرد، باید چه بکنم؟ نمازم را بشکنم و فرار کنم یا بیاعتناء به نمازم ادامه بدهم؟! پیشنماز گفت؛ اگر وضویت باطل نشد، به نمازت ادامه بده!
گفت: با وجود اینکه آمریکا و انگلیس در مبارزه با کرونا در میان همه کشورها بدترین شرایط را دارند و همه روزه نیز تعداد تلفات و مبتلایان در این دو کشور رو به افزایش است، هنوز هم برخی از غربگراهای داخلی اصرار دارند که از آمریکا و انگلیس واکسن بخریم!
گفتم: این عده همانهایی هستند که به آمریکا پیشنهاد کرده بودند علیه ایران دست به تحریمهای فلجکننده بزند!
گفت: دیلیمیل نوشته در یک نظرسنجی 60 درصد کارکنان بهداشتی آمریکا گفتهاند به واکسن ساخت آمریکا اعتماد ندارند. وقتی خود مردم آمریکا، آنهم کارکنان مراکز بهداشتی به واکسن آمریکایی اعتماد ندارند، این کاسهلیسهای داخلی برای همراهی و همسویی خود با دشمنان مردم ایران چه توضیح و توجیهی دارند؟!
گفتم: یک جوجهتیغی با یک کیوی در پارک کنار هم نشسته و دل داده و قلوه گرفته بودند. نگهبان پارک که به آنها مشکوک شده بود از جوجهتیغی پرسید؛ شما با این کیوی چه نسبتی دارید؟ گفت؛ داداشمه، تازه از سربازی برگشته!
گفت: چه خبر؟!
گفتم: روزنامه اعتماد در یادداشتی از دموکراسی آمریکا تقدیر کرده و نوشته اعتماد به نفس نظام آمریکا حیرتانگیز است!
گفت: نفرمودهاند کجای آن حیرتانگیز است؟!
گفتم: نوشته با اینکه تظاهرکنندگان وارد کنگره شدند ولی با آنها برخورد سختی نکردند!
گفت: نزدیک به 200 نفر را دستگیر کردند، 126 نفر به شدت مجروح شدند، 5 نفر را کشتند، عکسهای تظاهرات را هم منتشر کرده و برای معرفیکنندگان آنها جایزه تعیین کردهاند و... دیگر قرار بود چه بکنند که نکردهاند؟! خود مقامات آمریکایی و استراتژیستهای غربی هم اعلام کردهاند برای دموکراسی آمریکا آبرویی باقی نمانده و دوران فروپاشی این کشور شروع شده است.
گفتم: به نوکر یکی از خانهای زورگو و مفتخور خبر دادند که مردم روستا به اربابت حمله کرده، او را حسابی کتک زده و یک تغار ماست را هم روی سر او خالی کردهاند. نوکر گفت؛ خدا را شکر که اربابم حسابش را پس داد و روسفید هم شد!