سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تحلیل

گفت و شنود , • نظر

  گفت: رسانه‌های فارسی‌زبان آل‌سعود و بی‌بی‌سی و چند سایت وابسته به صهیونیست‌ها علیه شهید سلیمانی معرکه گرفته‌اند که چرا 22میلیون دلار برای کمک به حماس به محمود‌الزهار داده است!
گفتم: رئیس‌جمهور آمریکا می‌گوید 7 تریلیون دلار در خاورمیانه هزینه کردیم و باید دزدانه به عراق برویم!، آل‌سعود 500 میلیارد دلار برای مقابله با ایران به ترامپ داده است‌، میلیاردها دلار برای داعش هزینه کرده، صدها میلیون دلار برای دروغ پراکنی علیه ایران به رسانه‌های فارسی‌زبان می‌دهد و... بنابراین 22 میلیون دلاری که حاج قاسم به حماس داده است اولاً برای تامین امنیت خودمان هزینه شده و ثانیاً در مقایسه با هزینه دشمنان به پر‌کاهی در مقابل کوه شبیه است.
گفت: پس حق دارند عصبانی باشند که ده‌ها تریلیون دلار آنها علیه ایران با 22 میلیون دلار شهید سلیمانی دود شده و به هوا رفته است!
گفتم: سوختن فقط با آتش نیست، شیر آب داغ را هم که به جای آب سرد باز کنند بدجوری می‌سوزاند!


گفت و شنود , • نظر

گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: ترامپ اعلام کرده که برنده انتخابات است و از هوادارانش خواسته به اعتراضات خود ادامه بدهند!
گفت:‌ واشنگتن‌پست هم هشدار داده است که روز 6 ژانویه خطر بزرگی در کمین آمریکاست.
گفتم: کار خدا را ببین! توطئه‌ای که در فتنه آمریکایی‌-‌اسرائیلی 88 برای ایران طراحی کرده بودند پا‌پیچ خودشان شده است!
گفت: با این اوضاع قمر در عقرب و افتضاحی که آمریکا دارد و با آنهمه جنایاتی که علیه ایران و مردم ایران مرتکب شده است، چرا برخی از غربزده‌ها هنوز هم به آمریکا دل بسته‌اند؟!
گفتم: یارو می‌گفت گوسفند از همه موجودات روی زمین خوشبین‌تر است! چون حتی به قصاب هم می‌گوید؛ بع بع، که به زبان گوسفندی یعنی به به، چه حال چه خبر؟!


گفت و شنود , • نظر

گفت: دولت و مدعیان اصلاحات بیانات رهبری را که همه مردم شنیده‌اند، تحریف کرده و آن را یکصد و هشتاد درجه تغییر دادند!
گفتم: مگر از آنها انتظار دیگری داشتی؟! فاجعه برجام را فتح‌الفتوح می‌نامند! سرشان را در مذاکره کلاه می‌گذارند ولی ادعا می‌کنند فقط آنها بلدند مذاکره کنند! کارخانه‌ها را تعطیل می‌کنند و اسم آن را می‌گذارند گشایش اقتصادی! قیمت اجناس و کالاها را چند برابر می‌کنند و می‌گویند تورم را مهار کرده‌ایم! و...
گفت: وقتی آنچه را که علنی گفته شده و همه مردم هم آن را شنیده‌اند، تحریف می‌کنند، چگونه می‌توان ادعای آنها را درباره آنچه در مذاکرات غیر‌علنی گفته‌اند قبول کرد؟!
گفتم: یارو خواب دید قیامت برپا شده و در بدن بعضی‌ها سوزن فرو می‌کنند! علت را پرسید،گفتند برای هر دروغی که گفته‌اند یک سوزن به آنها می‌زنند! یارو از حال و روز یکی از رفقایش پرسید و گفت، او کجاست؟ گفتند زیر چرخ خیاطی!


گفت و شنود , • نظر

گفت: مگر تحریم‌ها را آمریکا و اروپا برای مقابله با ایران وضع نکرده‌اند؟ و مگر بارها اعلام نکرده‌اند مادام که ایران تسلیم خواسته‌های آنها نشود از این حربه دست نخواهند کشید؟!
گفتم: بر منکرش لعنت!
گفت: پس فقط دو راه باقی می‌ماند. یا تسلیم باج‌خواهی دشمن بشویم و مردم و مملکت را به فلاکت بکشیم و یا برای خنثی کردن تحریم‌ها تلاش کنیم.
گفتم: ولی برخی از مدعیان اصلاحات اصرار دارند که دنبال لغو تحریم‌ها باشیم. راه لغو تحریم‌ها را هم در مذاکره با آمریکا و اروپا می‌دانند!
گفت: نه اینکه سابقه درخشانی در مذاکره دارند! هفت سال است که این راه را رفته‌اند و چهار سال است که قرار بود همه تحریم‌ها در همان روز اول اجرای برجام لغو شود ولی نه فقط تحریم‌ها لغو نشده بلکه اضافه هم شده است! با کدام دستاورد و تخصص و کاربلدی اصرار بر ادامه همان راه دارند؟!
گفتم: یارو دورخیز کرد که با یک جهش سوار اسب شود ولی محکم زمین خورد و وقتی خنده تماشاچیان را دید، پرسید؛ از دورخیزم خوشتون اومده یا از شجاعتم؟! گفتند؛ از اعتماد به نفست!


گفت و شنود , • نظر

گفت: پیش از این رئیس ‌سازمان برنامه و بودجه گفته بود: «یک قطره نفت هم نمی‌توانیم بفروشیم»! ولی در بودجه 1400 میزان فروش نفت را روزانه 2 میلیون و 300 هزار بشکه نوشته‌اند!
گفتم: البته ایشان دیروز گفته است: «رقم فروش نفت در بودجه این پیام را به دنیا مخابره می‌کند که تحریم‌ها باید برداشته شود»!
گفت: مگر با ذکر رقم فروش نفت در لایحه بودجه، تحریم‌ها برداشته می‌شود! اگر این‌طور است چرا 7 سال امکانات و ظرفیت‌های کشور را صرف مذاکره و برو بیا و... کردند؟! خودشان می‌دانند چه می‌گویند؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! قاضی از متهم پرسید، سواد داری؟ گفت؛ سواد نوشتن دارم ولی سواد خواندن ندارم! قاضی با تعجب گفت چند کلمه بنویس و متهم چند تا خط کج و کوله روی کاغذ کشید و به قاضی داد. قاضی پرسید این چیه؟ معلوم هست چی نوشته‌ای؟! متهم گفت؛ عرض کردم که سواد نوشتن دارم ولی سواد خواندن ندارم!


گفت و شنود , • نظر

گفت: بعد از چند ماه انتظار مدعیان اصلاحات برای روی کار آمدن بایدن و بعد از آنهمه خوشحالی و ذوق‌زدگی، دیروز بایدن برای بازگشت به برجام همان شرط‌های ترامپ را مطرح کرد!
گفتم: غلط زیادی کرده، شرط را باید ما تعیین کنیم و اعلام هم کرده‌ایم که اولاً به هیچ‌وجه آمریکا را لایق مذاکره نمی‌دانیم و ثانیاً اگر بخواهد وارد برجام شود، ابتدا باید همه تحریم‌ها را لغو کنند و خسارت بدهند و بعد به عنوان یکی از کشورهای 1+5 وارد برجام بشود.
گفت: وقتی تحریم‌ها لغو نشده و اضافه هم شده، یعنی از برجام فقط یک جسد متعفن باقی مانده است. این مدعیان اصلاحات و سازندگی‌ها و تدبیرچی‌ها چه اصراری دارند که از این جسد دل نمی‌کَنند؟! و به فکر خسارت‌های پی‌درپی آن نیستند؟!
گفتم: چه عرض کنم؟ یارو می‌گفت؛ رفتم دکتر، بهم گفت اگر می‌خواهی سالم باشی باید از قلیون دوری کنی، حالا یک شلنگ 15‌متری خریدم، نمی‌دونم کافیه یا ده پونزده متر دیگه بهش اضافه کنم؟!


گفت و شنود , • نظر

گفت: مگر طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها» که دیروز در مجلس تصویب شد، چه عیب و ایرادی دارد که دولت و مدعیان اصلاحات با آن مخالفت می‌کنند؟!
گفتم: اساس و خلاصه طرح این است که اگر اروپا به تعهدات برجامی خود عمل نکرده و تحریم‌ها را لغو نکند، ایران هم به تعهدات خود عمل نمی‌کند و امتیازاتی را که داده است پس می‌گیرد.
گفت: اینکه باید با استقبال دولت رو‌به‌رو شود. مگر دولت خواستار ادامه تحریم‌هاست که با این طرح مخالفت می‌کند؟!
گفتم: چه عرض کنم؟ می‌پرسیم برجام غیر از خسارت محض و گرانی و افزایش تحریم‌ها چه داشته است؟ جوابی ندارند! حالا هم می‌پرسیم مگر با تحریم‌ها موافقید که از لغو آن عصبانی شده‌اید؟ باز هم به جای جواب، کلیات ابو‌البقاء تحویل ملت می‌دهند!
گفت: بالاخره یا باید یکی از فواید برجام را بگویند و یا علت مخالفت خود با طرح لغو تحریم‌ها را توضیح بدهند!
گفتم: بر‌و‌بچه‌های طرف به او گفتند؛ هوا که حسابی داغ است و قیمت یخ  هم که مناسب است، لا‌اقل یک قالب یخ بخر! و طرف که میلش نبود، دستی به قالب یخ کشید و به فروشنده گفت از این سرد‌تر نداری؟!


گفت و شنود , • نظر

گفت: آقای ظریف در مصاحبه با سایت حق‌العمل‌کار انتخاب گفته است عده‌ای از داخل کشور به غربی‌ها گرا داده‌اند که با این دولت مذاکره نکنید اینها رفتنی هستند! صبر کنید با ما مذاکره کنید!
گفتم: نگفته چه کسانی بوده‌اند که به غربی‌ها گرا داده‌اند؟!
گفت: نه، مثل ادعای پولشویی که در اوج فشار آمریکایی‌ها به ایران مطرح کرد ولی هرچه دستگاه قضایی اصرار کرد چیزی نگفت!
گفتم: ولی من می‌دونم چه کسانی به آمریکا گرا داده‌اند! همون که در شورای روابط خارجی آمریکا با جاسوس نشان‌دار سیا مصاحبه کرد و گفت، اگر با ما به توافق هسته‌ای نرسید، مخالفان آمریکا در ایران روی کار می‌آیند!
گفت: اون که خود ظریف بود و خبرش هم در رسانه‌های داخل و خارج منتشر شد.
گفتم: پس شاید اون کسی که به البرادعی گفته بود از شکست ما در مذاکرات، تند‌روها سود می‌برند!
گفت: اون هم که خود آقای ظریف بود و البرادعی هم در خاطراتش نقل کرده!
گفتم: شخصی که برای بازدید به یک نمایشگاه عکس رفته بود، جلوی یک تابلو ایستاد و به مدیر نمایشگاه گفت؛ آخه این دیگه کیه که عکسشو تابلو کردین؟ مدیر نمایشگاه گفت؛ قربان! این تابلو نیست، آینه است!


گفت و شنود , • نظر

گفت: برخی از غربزده‌های داخلی درباره شهادت شهید فخری‌زاده همان واکنشی را نشان می‌دهند که مقامات آمریکایی و صهیونیستی نشان داده‌اند!
گفتم: یک‌جوری هم می‌نویسند و توئیت می‌زنند که انگار ده‌ها ساعت درباره آن فکر کرده و فسفر سوزانده‌اند! بعد می‌بینی از روی تحلیل فلان مقام آمریکایی و انگلیسی و یا فلان روزنامه صهیونیستی کپی کرده‌اند!
گفت: بعضی وقت‌ها هم چون موضوع را نمی‌فهمند و طوطی‌وار از روی دست غربی‌ها کپی می‌کنند، گاف‌های خنده‌داری هم می‌دهند!
گفتم: یارو می‌گفت همسایه‌مون از سفر خارج دوتا آناناس برامون هدیه آورده بود، فکر می‌کردیم گلدونه و تا سه هفته بهش آب می‌دادیم!


گفت و شنود , • نظر

گفت: روزنامه زنجیره‌ای اعتماد از روزنامه تهران‌تایمز به خاطر مقایسه مواضع و عملکرد موسوی و ترامپ بدجوری عصبانی شده و آن را«اقدام سخیف یک روزنامه حکومتی»! نامیده است!
گفتم: تاریخ را که نمی‌شود مثل پول کلانی که از فلان مفسد اقتصادی به جیب زده‌اند و بالاترین رقم یارانه‌ای که از دولت گرفته‌اند و... هپل و هپو کرد!
گفت: کاش می‌نوشت کدام بخش از مواضع موسوی با ترامپ فرق می‌کند؟!
گفتم:‌ ای عوام! اگر اعتراف کنند که مواضع آنها با هم مو نمی‌زند، چطوری می‌توانند بعد از چهار سال که قربون‌صدقه ترامپ رفته‌اند حالا قربون‌صدقه رفتنشان برای بایدن را توجیه کنند؟!
گفت: همین نشان می‌دهد مدعیان اصلاحات هم می‌دانند ترامپ و بایدن مثل هم هستند و سگ زرد برادر شغال است ولی جرأت و صداقتش را ندارند که مثل نیروهای انقلاب به این واقعیت اعتراف کنند!
گفتم: شخصی نزد خان روستا رفت و گفت؛ سؤالی دارم که نمی‌خواهم جلوی جمع بپرسم. خان حاضران را مرخص کرد و مرد سؤالش را پرسید ولی چون کسی نبود، نمی‌دانیم سؤالش چی بود! که جوک امروز را بنویسیم! ببخشید... شرمنده!!