گفت: ترامپ برای ترساندن ایران، تصویری از خود را منتشر کرده که روی آن نوشته شده «تحریمها در راهند»!
گفتم: خب، که چی؟!
گفت: میخواهد بگوید که دیگر کار جمهوری اسلامی ایران تمام است!
گفتم: اولا که تحریمها لغو نشده بود که دوباره از راه برسد! ثانیا، الآن چهل سال است که آمریکا قصد براندازی جمهوری اسلامی ایران را دارد ولی تاکنون هیچ غلطی نتوانسته است بکند.
گفت: همه شواهد هم نشان میدهد که طی این چهل سال، ایران همه ساله قدرتمندتر و آمریکا هر سال ضعیفتر از سال قبل شده است.
گفتم: شخصی کنار میدان آزادی گدایی را دید که میگفت؛ میخواهم به کرج بروم ولی پول کرایه ماشین ندارم! بعد از چند سال دوباره او را دید که همانجا ایستاده و همان حرف را تکرار میکند! گفت؛ مردک! اگر پیاده هم رفته بودی تا حالا چند بار دور کره زمین را طی کرده بودی!
تحلیل
گفت: رضا ربع پهلوی در مصاحبه با یک شبکه ماهوارهای درپیتی عربستان گفته است؛ «من با بسیج و سپاه و ارتش و وزارت اطلاعات در تماس هستم!
و آنها اعلام کردهاند که آماده کودتا هستند!»
گفتم: دیگه چی؟! پس چرا کودتا نمیکنند؟!
گفت: ربع پهلوی گفته است میترسند دستگیر شوند!
گفتم: وقتی سپاه و بسیج و ارتش و وزارت اطلاعات با آنها هستند دیگر از چه میترسند؟! چه کس دیگری میخواهد آنها را دستگیر کند؟!
گفت: حیوونکی هر چند وقت یکبار خواب پادشاهی میبینه اما وقتی از خواب میپره...
گفتم: یارو میگفت؛ دیشب خواب دیدم یک خمره پر از جواهرات پیدا کردهام و خمره گنج را روی کولم گذاشته و حمل میکردم ولی از بس سنگین بود، خودم رو خراب کرده بودم. وقتی بیدار شدم از خمره خبری نبود اما در عوض خودم را حسابی خراب کرده بودم،
شانس آوردم که لااقل نصف خوابم تعبیر شده!
گفت: برخی از روزنامههای زنجیرهای که وقتی یک جاسوس در ایران بازداشت میشود کلی صفحه در دفاع از او سیاه میکنند چرا درباره بازداشت دیپلمات ایرانی در آلمان و بازجویی کشورهای اروپایی از او سکوت محض کردهاند و لام تا کام حرف نمیزنند؟!
گفتم: ای عوام! چاقو که دسته خودش را نمیبُرد!
گفت: درباره اخراج دو دیپلمات ایرانی از هلند هم که صدایشان در نیامد!
گفتم: وزارت خارجه هم در مقابل این تحقیرها صدایش در نیامده است!
گفت: پس آن همه شعار وزارت خارجه و مدعیان اصلاحات و روزنامههای زنجیرهای درباره منافع ملی و احترام به پاسپورت ایرانی و سیاست خارجی مقتدرانه و... کجا رفته است؟!
گفتم: میگویند ما در پشت صحنه برخورد میکنیم!
گفت: این یکی را کاملا راست میگویند ولی کاش توضیح میدادند که در پشت صحنه با اروپاییها برخورد کردهاند یا با خودیها؟!
گفتم: این سؤال تو دو قسمت داره، قسمت اولش که مهم نیست و فقط قسمت دومش مهمه که اون هم به تو مربوط نیست!
گفت: آقای ظریف در جلسه علنی دیروز مجلس گفته است
« نه من و نه رئیسجمهور تضمین نمیکنیم که پیوستن بهCFT مشکلات ما را حل کند»!
گفتم: پس اینهمه اصرار و قسم و آیه برای تصویب آن در مجلس چه بود؟
گفت: ایشان گفته است تصویب آن، بهانه را از دست آمریکا میگیرد!
گفتم: عذر بدتر از گناه آورده است! ایشان مسئول رفع مشکلات ایران است یا مسئول برطرف کردن مشکلات آمریکا؟!
گفت: با توجه به اظهارات آقای ظریف، نمایندگان موافق چرا به این لایحه رای دادهاند؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! یارو با آجر یک دیوار ساخته و یک فانوس با نور قرمز را روی آن گذاشته بود. پرسیدند؛ این فانوس برای چیست؟ گفت؛ برای اینکه ماشینهای عبوری مراقب باشند به دیوار برخورد نکنند. پرسیدند؛ خب، دیوار را برای چه ساختهای؟ گفت؛ برای اینکه فانوس را روی آن بگذارم!
گفت: روزنامههای زنجیرهای با تیترهای درشت در صفحه اول خود از پیروزی ایران در دادگاه لاهه خبر داده بودند و به کیهان اعتراض کرده بودند که چرا خبر این پیروزی بزرگ را در صفحه اول خود نیاورده است!
گفتم: مثل همیشه در یک کلام چند تا دروغ گفتهاند، اول آنکه کیهان این خبر را در صفحه اول خود آورده بود و دوم اینکه حکم دادگاه لاهه ضمانت اجرایی ندارد بنابراین چه پیروزی بزرگی است؟!
گفت: ولی همه آنها تیتر زده بودند؛ رای ممتاز دادگاه لاهه به نفع ایران! دیوان لاهه، آمریکا را ملزم به رفع تحریمها کرد! پیروزی دوباره در لاهه! پیروزی تاریخی ایران مقابل آمریکا! و...
گفتم: روزنامه سازندگی که با تیتر درشت و تمامصفحه نوشته بود؛ «تعلیق تحریمهای آمریکا» و خودش هم از قول وکیل حقوقی ایران در دادگاه لاهه نوشته بود، این حکم ضمانت اجرایی ندارد، توقعات مردم را از این حکم بالا نبرید!
گفت: وقتی این حکم ضمانت اجرایی ندارد، پس چرا اینهمه جاروجنجال راه انداخته و شیپور پیروزی زدهاند؟!
گفتم: از یارو پرسیدند؛ چه کارهای؟ گفت؛ بادکنک میفروشم. گفتند؛ درآمدش خوب است؟ گفت؛ نه! پرسیدند؛ چرا؟ گفت؛ بادکنکها را به شرط چاقو میفروشم!
گفت: سپاه با شلیک 6 موشک نقطهزن به محل استقرار تروریستهای داعش در شرق فرات و بمباران داعشیها با پهپاد، گوشمالی سختی به آنها داد.
گفتم: انصارالله یمن هم فرودگاه بینالمللی دوبی را به موشک بست و خسارت و تلفات مالی فراوانی به این فرودگاه وارد کرده و آن را به تعطیلی کشاند.
گفت: دستگاه قضایی هم حکم مجازات 35 تن از اخلالگران در بازار ارز را صادر کرد و 3 تن از مفسدان اقتصادی را به اعدام محکوم کرد.
گفتم: پس آمریکا و اسرائیل و آلسعود و امارات حق دارند که عزا بگیرند! چون همه پادوهای داخلی و منطقهای آنها دارند لت و پار میشوند.
گفت: ایول...
گفتم: از یارو پرسیدند؛ فلانی چرا مرد؟ گفت؛ انگشتش رفت زیر تریلی 18 چرخ! گفتند؛ اینکه باعث مرگ نمیشود! گفت؛ آخه انگشتش توی دهنش بود!
گفت: ترامپ گفته است «من عاشق کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی هستم»!
گفتم: دیگه چی؟!
گفت: قبلا هم گفته بود من عاشق ملکسلمان، پادشاه عربستان شدهام!
گفتم: ای یار مبارک بادا... دیگه چی؟!
گفت: ترامپ به چند شخصیت سیاسی دیگر هم گفته است که تنها عشق او هستند!
گفتم: یارو به یک فروشگاه کارت مراجعه کرد و پرسید؛ شما کارتی که روی آن نوشته شده باشد «تو تنها عشق من هستی» دارید؟ فروشنده گفت؛ بله قربان داریم و یارو گفت؛ لطفا ده پانزده تا بدهید!
گفت: چرا طرح شفافیت رأی نمایندگان رأی نیاورد تا مردم از رأی نمایندگانشان به مسائل مطرح شده در مجلس با خبر باشند و بدانند کدامیک از آنها رأی مثبت یا منفی و یا ممتنع دادهاند؟
گفتم: ای عوام! خب به این علت رأی نیاورد که اکثر نمایندگان نمیخواهند مردم از رأی آنها با خبر شوند!
گفت: چرا؟!
گفتم: مثلا امروز یکی از لوایح ذلتبار و فاجعهآفرین FATF در دستور کار مجلس است و نمایندگانی که قرار است به این سند ذلتبار رأی مثبت بدهند، نمیخواهند مردم بدانند که چه فاجعهای را به ملت تحمیل کردهاند!
گفت: اگر این لایحه را به نفع کشور و مردم میدانند و قرار است به آن رأی بدهند، پس چرا از اینکه مردم از رأی آنها با خبر شوند، وحشت دارند؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! یارو میگفت؛ خدایا مرا عذاب کن!
مرا نیامرز! و ... گفتند؛ این دیگر چه جور دعا کردن است؟!
گفت؛ دارم شکسته نفسی میکنم!
گفت: نتانیاهو در سازمان ملل عکس یک ساختمان را نشان داده و گفته است «اینجا روستای تورقوزآباد در اطراف تهران است! و ایران در زیر این ساختمان که میبینید بمب اتمی
میسازد»!
گفتم: این مردک عجب خل و چلیه؟!
گفت: بالاخره وسط سخنرانیهای خشک مجمع عمومی سازمان ملل به یک میانپرده تفریحی و خندهدار هم نیاز هست که حوصله مستمعین سر نرود و کلی بخندند و حال کنند!
گفتم: معلوم نیست کدام شیر پاک خوردهای این حیوون زبون بسته را سر کار گذاشته؟!
گفت: اما خودمونیمها، اگر کسانی نباشند که آدمنماهای خل و چلی مثل نتانیاهو را سر کار بگذارند که ملت را بخندانند، سازمان ملل به چه درد میخوره؟!
گفتم: روی سنگ قبر پدر یارو به جای «مرحوم پدر، نوشته بودند مرتیکه خر»! و هر کی سر قبرش میرفت به گور پدر طرف میخندید!
گفت: گروهک تروریستی الاحوازیه با صدور اعلامیهای به سه زبان فارسی، انگلیسی و عربی دخالت خود در عملیات تروریستی اهواز را تکذیب کرد!
گفتم: اما این سگهای وحشی آلسعود بعد از اقدام تروریستی خود بیانیه داده و سرکرده گروه نیز مصاحبه کرده و با افتخار انجام این عملیات تروریستی را بر عهده گرفته بود!
گفت: عربستان و امارات و آمریکا و انگلیس، بعد از تاکید ایران بر انتقام از آنها، به وحشت افتاده و سگهای وحشی دستآموز خود را مجبور به تکذیب کردهاند!
گفتم: هواداران جان بر کف انقلاب هم باید مقامات سعودی و اماراتی و انگلیسی و آمریکایی را در هر نقطهای از دنیا که آنها را یافتند، لت و پار کنند و به مراکز حضورشان در منطقه حمله کنند و بعد دخالت خود را تکذیب کنند!
گفت: ایول! چیزی که عوض دارد گله ندارد.
گفتم: قاتلی را که میخواستند اعدام کنند، شامورتیبازی در آورده و قسم خورد من در انجام این قتل دخالت مستقیم نداشتم! قاضی گفت؛ ما هم در کشتن تو دخالت مستقیم نداریم، گلولهها تو را به جهنم میفرستند!