گفت: یکی از مدعیان اصلاحات به سیدحسن نصرالله ایراد گرفته که چرا بایدن را «رئیس‌جمهور پیر و فرتوت» نامیده است! و نوشته میشل‌عون رئیس‌جمهور لبنان که 7 سال از بایدن بزرگ‌تر است!
گفتم: یک انسان پیر می‌تواند سرحال و هوشیار و سرزنده باشد و یک انسان 45 ساله می‌تواند بی‌حال و بی‌رمق و فرتوت باشد.
گفت: بایدن دو قدم راه که می‌رود زمین می‌خورد! معاون خود را همسرش می‌پندارد! در ملاقات با رؤسای جمهورکشورهای دیگر خوابش می‌برد! با هوا دست می‌دهد! ده تن از مشاورانش مراقب او هستند که چرت و پرت نگوید. در ملاقات رسمی با ملکه انگلیس صدا(!) می‌دهد! و... این رفتار از یک جوان 25 ساله هم سر بزند فرتوت است.
گفتم: ای عوام! این مدعی اصلاحات همان است که در روزنامه خرداد عبدالله نوری از اسرائیل حمایت کرد و باعث توقیف روزنامه شد. مشکل او این است که چرا سید حسن نصرالله علیه آمریکا و اسرائیل سخن گفته است!
گفت: پس بی‌حساب نبود که نتانیاهو آنها را بزرگ‌ترین سرمایه اسرائیل در ایران می‌دانست! اما این اسرائیل چقدر بدبخت و فلک‌زده است که بزرگ‌ترین سرمایه‌هایش این جماعت گیج و منگ هستند؟!
گفتم: یارو می‌گفت؛ عجب دستشویی هوشمندی بود. وارد که شدم چراغش روشن شد، بیرون که اومدم خودش خاموش شد! بهش گفتند؛ ای پخمه! اون یخچال بود!
تحلیل
گفت: ولادیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین می‌گوید «ما هم به کمک نظامی و هم به کمک مالی نیاز داریم و کشورهای عضو ناتو باید ماهی 5 میلیارد دلار به اوکراین کمک کنند»!
گفتم: که چه بشود؟!
گفت: زلنسکی می‌گوید برای جنگ با روسیه به آن نیاز شدید داریم.
گفتم: ولی کیسینجر و دبیرکل ناتو و فرانسه و آلمان و انگلیس اعلام کرده‌اند که ادامه جنگ اقتصاد و امنیت آنها را تهدید می‌کند و پیشنهاد کرده‌اند اوکراین بخش‌هایی از خاک خود را به روسیه بدهد و جنگ خاتمه پیدا کند!
گفت: ولی آمریکا و اروپا زلنسکی را به جنگ ترغیب کردند! حالا زلنسکی ول کن نیست؟!
گفتم: یارو با رفیقش کنار دریاچه‌ای نشسته بود که متوجه یک کیسه سیاه درون دریاچه شد. گفت؛ می‌رم ببینم چیه. شاید چیز با ارزشی باشه. درون آب که رفت متوجه شد، کیسه سیاه یک خرس است و با او حسابی درگیر شد. رفیقش که دید یارو دیر کرده گفت؛ بیا بابا! ولش کن! و یارو گفت؛من ول کردم اون ول نمی‌کنه!
گفت: از اجلاس گروه 7 در آلمان چه خبر؟!
گفتم: در خبرها آمده که گروه جی 7 در بیانیه پایانی خود ایران را در زمینه برنامه هسته‌ای و موشک‌های بالستیک و حقوق‌بشر محکوم کرده است!
گفت: با انبوه جنایات وحشیانه‌ای که آمریکا و اروپا مرتکب می‌شوند و جنگ افروزی‌های بی‌وقفه‌ای که در سراسر دنیا دارند و ... محکومیت ایران از سوی این جرثومه‌های فساد و تباهی فقط خنده‌دار است!
گفتم: یارو وارد یک قهوه‌خانه آنچنانی شد و پرسید حشیش دارید؟ و آوردند و مصرف کرد. بعد پرسید شیره چی؟ و تریاک و هروئین و کراک و ... همه را مصرف کرد و بعد گفت؛ داداش یک استکان چای کمرنگ بیار! قهوه‌چی با تعجب پرسید چای کمرنگ؟! و یارو گفت؛ آره داداش! مگه نشنیدی که چای پُر رنگ برای قلب ضرر داره!
گفت: روزنامه وال استریت ژورنال در یک گزارش اختصاصی از دیدار محرمانه مقامات آمریکایی با مقامات ارشد رژیم صهیونیستی و کشورهای عربستان، مصر، اردن و قطر در «شرم الشیخ» مصر خبر داده است.
گفتم: از موضوع این نشست محرمانه خبری نداده است؟!
گفت: اعلام کرده که موضوع این نشست «مقابله با توان رو به رشد موشکی و پهپادی ایران بوده است»!
گفتم: تاکنون که نتوانسته‌اند در مقابل توان موشکی و پهپادی ایران هیچ غلطی بکنند و ایران هرجا لازم بوده از این توان خود استفاده کرده است.
گفت: حیوونکی‌ها دیده‌اند در میدان و عرصه عمل حریف ایران نیستند، با تشکیل این نشست‌ها دل خودشان را خُنک می‌کنند!
گفتم: یارو در یکی از شهرها کتک خورده و فحش شنیده بود. وقتی به شهر خودش برگشت، روی بام خانه رفت و در حالی که رو به آن شهر ایستاده بود با عصبانیت شروع به فحاشی کرد... همسرش که عصبانیت او را دید از توی حیاط داد زد و گفت؛ بیا پائین! الان خون به پا می‌کنی!
گفت: جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا بار دیگر با فراموشکاری و حرکت مسخره خود به سوژه رسانه‌ها تبدیل شده است.
گفتم: باز دوباره چه گافی داده؟!
گفت: برگه‌ای که به دستش داده بودند تا حرکات و سخنان خود را از روی آن تنظیم کند، برعکس به دست گرفته بود و یک عکاس از آن عکس گرفته و منتشر کرده است.
گفتم: حالا دستورالعملی که برایش نوشته بودند، چی بود؟!
گفت: نوشته شده بود؛ وارد اتاق که شد به شرکت‌کنندگان سلام کند! بعد، روی فلان صندلی بنشیند! و بعد از پایان جلسه از رئیس فدراسیون کار و کنگره صنعتی آمریکا تشکر کند! و...
گفتم: بی‌خاصیت‌تر از بایدن، غربگراهای داخلی هستند که این مرده متحرک! را الگوی خود می‌دانند!
گفت: بایدن تاکنون چندین‌بار بعد از حضور در جلسات، فراموش کرده که موضوع جلسه چیست و چه باید بگوید!
گفتم: یارو به پزشک مراجعه کرد و گفت؛ آقای دکتر! چند وقته که دچار فراموشی شده‌ام. دکتر پرسید؛ از کی تا به حال اینجوری شدی؟ و یارو گفت؛ چه جوری شدم؟!
گفت: روزنامه تحت مدیریت بانیان وضع موجود از تصمیم و تلاش ایران برای ساخت هواپیمای مسافربری بد‌جوری عصبانی شده و این تلاش را به تمسخر گرفته است.
گفتم: این جماعت همان‌هایی هستند که تولید بنزین و اورانیوم 20درصد و ساخت موشک‌های نقطه‌زن و ارسال ماهواره و تولید سلول‌های بنیادی و نانو های‌تک،تولید واکسن و... توسط ایران را ناممکن معرفی می‌کردند و برای تامین این نیازها، نسخه وابستگی می‌پیچیدند! تا آنجا که حتی آب خوردن مردم و نزول باران را هم به اراده غرب نسبت می‌دادند و اجداد سیاسی این طیف همان‌هایی بودند که می‌گفتند ایرانی‌ها حتی لولهنگ (آفتابه سفالی) هم نمی‌توانند بسازند!
گفت: کاش به جای این‌همه نق زدن به دانشمندان جوان و آزمون‌داده کشورمان یک کلمه هم از علم و هنر خودشان می‌گفتند!
گفتم: یارو خیلی ادعای علمی داشت. بهش گفتند؛ می‌توانی با مهندسی معکوس هواپیمای بدون سرنشین بسازی؟ گفت؛ این که کاری نداره! من سرنشین بدون هواپیما می‌سازم!